قدرت نمایی با قفل فرمان اتومبیل

شماره دادنامه قطعی :

۹۳۰۹۹۷۰۲۲۰۵۰۱۴۸۸

تاریخ دادنامه قطعی :

۱۳۹۳/۱۱/۱۸

چکیده :

قدرت نمایی با قفل فرمان اتومبیل مصداق بزه قدرت نمایی با سلاح سرد محسوب نمی شود.

رأی دادگاه بدوی :

با توجه به کیفرخواست صادره از سوی دادسرای ناحیه یک تهران در خصوص اعلام شکایت ب. علیه ه.م.، دایر بر اهانت و ضرب وجرح عمدی منجر به شکستگی انگشت دست در مورخ ۱۱/۰۲/۱۳۹۳ و نیز اعلام شکایت م.ک. علیه م.، دایر بر اهانت و ضرب وجرح عمدی در همان تاریخ و نیز اعلام شکایت م. علیه م. دایر بر اهانت و قدرت نمایی با سلاح سرد درخواست اقدام مناسب می نماید. با تعیین وقت رسیدگی ر. به وکالت از ب. و م. در معیت موکلین حضور یافته نامبردگان با ارجاع توضیحات و دفاعیات خود به وکیل تعیینی متعاقباً ن. طی شرحی نحوه آسیب به موکلین را تشریح دفاع موکلین را حق خود دانسته و هرگونه بزه را مردود می داند. م. علی رغم ابلاغ اخطاریه حضور نیافته و لایحه ارسال نمی کند، لذا این مرجع باملاحظه محتویات پرونده مستندی به اطلاق قفل فرمان به سلاح سرد احراز نکرده و در این خصوص به استناد ماده ۱۷۷ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری حکم به تبرئه م. صادر می نماید و علی رغم دفاعیات صورت گرفته بزه اهانت توسط م. و م. محرز دانسته و به استناد ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی هر یک را به پرداخت هشت صد هزار ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم می نماید .

در خصوص مباشرت م. بر صدمات وارده به شکات بزه را محرز دانسته و به استناد مواد ۷۱۴ – ۷۰۹ – ۶۱۴ – ۴۰۱ – ۴۴۹ – ۴۸۸ قانون مجازات اسلامی متهم را به پرداخت ۳ هزارم دیه کامل در حق م. و پرداخت ۴ دهم درصد به واسطه تورم و خون ریزی ملتحمه چشم چپ و ۲/۵ درصد دیه کامل به واسطه جراحات وارده و دو فقره از ۳ هزارم از یک سی ام دیه کامل بابت کبودی ها و یک فقره از یک درصد دیه کامل از یک سی ام بابت جراحت در انگشت و پرداخت چهارپنجم از یک پنجم از یک سی ام دیه کامل بابت شکستگی بندانگشت در حق ب. ظرف مدت یک سال از تاریخ صدمات عمدی در حق مصدومان و تحمل دو سال حبس تعزیری به واسطه صدمات عمدی محکوم می نماید. رأی صادره نسبت به م. غیابی ظرف ده روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این مرجع و سپس ظرف بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی در استان و در خصوص سایر طرفین غیرقطعی و ظرف بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی در استان است.

مستشار تجدیدنظر مأمور به خدمت در شعبه ۱۰۵۳ دادگاه عمومی جزایی تهران- نوری

رأی واخواهی :

در خصوص واخواهی آقای ه.م. نسبت به دادنامه غیابی به شماره ۹۳۰۹۹۷۰۰۰۲۳۰۰۷۳۱ مورخ ۱۵/۰۷/۱۳۹۳ موضوع محکومیت واخواه به اتهام ایراد ضرب وجرح عمدی و توهین؛ توجهاً به محتویات پرونده و دفاعیات بلا وجه واخواه، دلیل جدیدی که خدشه ای به دادنامه صادره وارد نماید ارائه نگردیده، لذا دادگاه با صائب دانستن دادنامه معترض مستنداً به بند ث ماده ۳۸ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ محکومیت واخواه را از حیث جنبه عمومی به تحمل شش ماه حبس تعزیری تقلیل و مستنداً به مواد ۲۱۷ و ۲۱۸ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه صادره را تأیید می نماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.

دادرس شعبه ۱۰۵۳ دادگاه عمومی جزایی تهران- شوشتری

رأی دادگاه تجدیدنظر استان :

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ه. نسبت به قسمتی از دادنامه شماره ۸۷۱ مورخ ۱۱/۰۹/۱۳۹۳ صادره از شعبه ۱۰۵۳ دادگاه عمومی جزایی تهران که در مقام واخواهی نسبت به دادنامه شماره ۷۳۱ مورخ ۱۵/۰۷/۱۳۹۳ صادره از همان شعبه اصدار گردیده و به موجب آن حکم بر محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مقادیری دیه در حق تجدیدنظرخواندگان خانم ها: ۱- ب. و ۲- م. از حیث جنبه خصوصی بزه ایراد ضرب وجرح عمدی و نیز تحمل شش ماه حبس تعزیری از حیث جنبه عمومی بزه مذکور صادر و هم چنین تجدیدنظرخوانده ردیف دوم از اتهام قدرت نمایی با سلاح سرد (قفل فرمان خودرو) برائت حاصل نموده است.

نظر به محتویات پرونده و مفاد لایحه اعتراضیه، ازآنجاکه در ماده ۴۰۱ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ شرایط و کیفیت احراز و اعمال مجازات بزه به مقرره مندرج در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ احاله و ارجاع گردیده و توجهاً به ماده ۴۴۷ قانون پیش گفته و مفاد ماده ۶۱۴ قانون اخیرالذکر، بیم تجری مرتکب یا دیگران و نیز اخلال در نظم و امنیت و صیانت جامعه از نوع و کیفیت رخداد بزه متنازع فیه و نیز شخصیت مرتکب احراز نمی گردد و در رأی صادره از دادگاه بدوی نیز مبانی و ادله احراز آن تصریح نگردیده است، لذا دادگاه ضمن وارد دانستن اعتراض واصله در این خصوص و نقض دادنامه بدوی از این حیث، مستنداً به اصل برائت و تبصره ۱ از ماده ۲۲ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب حکم بر برائت تجدیدنظرخواه از جنبه عمومی بزه ایراد ضرب وجرح عمدی صادره و اعلام می نماید که با این وصف ازآنجاکه میزان دیه مندرج در حکم بدوی و گزارش های پزشکی قانونی از خمس دیه کامله انسان کمتر است .

لذا رأی صادره راجع به جنبه خصوصی بزه مزبور قطعی محسوب می گردد و در راستای منطوق صدر ماده ۲۳۲ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و مفهوم بند دال آن، قرار رد تجدیدنظرخواهی صادر و اعلام می گردد. هم چنین در خصوص حکم برائت تجدیدنظرخوانده ردیف دوم نیز، ازآنجاکه در این مرحله از رسیدگی دلیل خاص و جهات موجهی که موجبات نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم آورد ارائه ننموده و از حیث رعایت اصول و قواعد دادرسی و مبانی استدلال ایراد و اشکالی وارد نیست و مطابق استدلال دادگاه بدوی، عنوان سلاح سرد بر وسیله مورداستفاده متهمه صدق نمی نماید، لذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده، مستنداً به بند الف ماده ۲۵۷ قانون اخیرالذکر، دادنامه معترض عنه را تأیید می نماید. رأی صادره قطعی است و اما راجع به شقوق دیگر لایحه واصله مبنی بر اعتراض به عدم صدور حکم در خصوص شکایت تجدیدنظرخواه راجع به صدمات عمدی ادعایی وارده نسبت به تن و خودروی ایشان، ازآنجاکه در خصوص موضوع، کیفرخواستی از جانب دادسرا صادر نگردیده و تبعاً دادگاه نیز رأیی در خصوص آن صادر ننموده است، لذا در راستای ماده ۲۴۱ از قانون پیش گفته، این دادگاه مجوزی در ورود به موضوع و تکلیفی در رسیدگی ندارد .

شعبه ۵ دادگاه تجدیدنظراستان تهران – رئیس و مستشار

صادق علی طهماسبی – مرتضی کیاستی/پژوهشگاه قوه قضاییه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *