شرایط کودکان حاصل از روابط نامشروع

 شناسنامه

به دنبال تغییر و تحولات اساسی که در گرفتن شناسنامه ایرانی برای تمام ایرانیان داخل و خارج از کشور در اداره ثبت احوال صورت گرفت، سخنگوی این سازمان تاکید کرد که گرفتن شناسنامه برای کودکان حاصل از روابط نامشروع نیز میسر است.

در کل وظیفه پدر است که برای فرزندش شناسنامه بگیرد. در این موارد هم، والد طفل با در نظر داشتن این نکته که با گرفتن شناسنامه و اعطای نام‌ خانوادگی خود به فرزندش، بهم مرتبط می‌ شوند، ممکن است برای گرفتن شناسنامه اقدام کند.

اگر مادر اقدام به اخذ شناسنامه کند، با فرض بر این که پدر آن‌ها نامعلوم می‌ باشد و رابطه بین مرد ناشناس و مادر این فرزندان بدون نکاح اتفاق افتاده است، نام خانوادگی زن به فرزندش منتقل می‌ شود‌. بنابراین مادر با مراجعه به دادگاه خانواده و تقدیم دادخواست اقدام به دریافت شناسنامه فرزند خود می‌ کند. پس از صدور حکم توسط دادستان، این حکم قابل اجرا در اداره ثبت احوال می‌ باشد و مادر با ارائه آن می‌ تواند برای فرزندش شناسنامه بگیرد.

به جای اسم پدر در شناسنامه یک نام غیرواقعی درج می‌ شود تا این فرزندان در آینده دچار مشکل نشوند و به نوعی از جامعه اطراف خود طرد نگردند. در واقع سعی شده است تا هویت این کودکان بخاطر عمل والدینش به خطر نیوفتد.

در فرضی که هیچ یک از والدین طفل برای گرفتن شناسنامه او حاضر نشوند، برای این فرزند مانند کودکان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی کشور ، شناسنامه صادر خواهد شد. یعنی با نام فرضی برای پدر و مادر.

برای طرح دعوی اخذ شناسنامه طفل نامشروع، باید شاهدانی وجود داشته باشد که صحبت یکی از والدین مثلا مادر را تایید کند. همچنین برای شناسایی بیشتر، اسناد احراز هویتی هر کدام از والدین که دعوی را مطرح کرده است مانند شناسنامه و کارت ملی نیز ضروری است. دادگاه همچنین گزارش پزشکی قانونی را نیز می‌ خواهد.

در شهرهایی مانند تهران و دیگر مراکز استان‌ها خواهان می‌ تواند با مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، تقاضای خود را ثبت کند. همچنین در دیگر شهرستان‌ها متقاضی با مراجعه به دادگاه عمومی می‌ توانند برای ثبت درخواست خود اقدام کنند. هزینه دادرسی در دعاوی اثبات نسب معادل هزینه دادرسی در دعاوی غیر مالی است.

وضعیت حضانت، ولایت، نسب

در ابتدای امر باید خاطر نشان کنیم که تفاوت میان کودکان عادی و کودکان حاصل از رابطه زنا در نسب آنان است. در مورد فرزندان عادی پدر و مادر که از رابطه مشروع و نکاح متولد شده‌اند، نسب آن‌ها به پدر و جد پدریشان برمی‌گردد. اما کودکانی که نامشروع متولد شده‌اند هیچ نسبی با پدر و مادر خود ندارند. در واقع این کودکان هیچ ریشه‌ و اتصالی به پدر مادری که آنان را به دنیا آورده‌اند، نخواهند داشت.

اما مسئله حضانت و ولایت با نسب این کودکان فرق دارد. ولایت یک مسئله اجباری است و یک حقی که به گردن پدر و جد پدری فرزند است. این حق قابل اسقاط نیست و نمی‌ توان آن را به دیگری منتقل کرد. پس چه کودک مشروع پدرش باشد چه نامشروع، پدر و جد پدری بر او ولایت دارند.

حضانت این کودکان، جنبه جبران خسارت دارد. یعنی پدر و مادر زناکار باید حضانت طفل خود را بر عهده بگیرند و از او نگهداری کنند تا او به سن قانونی رشد برسد. آن‌ها با بهانه نبود نکاح نمی‌توانند فرزندشان را رها کنند و حالا که او را از بسیاری از حقوق بچه‌ های عادی محروم کرده‌اند، حداقل‌ترین کاری که می‌توانند در حق فرزندشان بکنند، حضانت و نگهداری مناسب از او می‌باشد.

حضانت کودکان رابطه نامشروع مطابق قانون، چه پسر باشند و چه دختر، تا پایان سن ۷ سالگی با مادرشان است. بعد از اینکه کودک به هفت سالگی رسید، دادگاه خانواده با بررسی اوضاع و احوال هر کدام از والدین و شرایط طفل برای حضانت بعدی او تصمیم می‌گیرد که بودن در کنار چه کسی برای او بهتر است.

ارث و نفقه

از آن جایی که حق ارث بردن و ارث گذاشتن، به نسب شرعی برمی‌ گردد؛ فرزندان حاصل از رابطه نامشروع از پدر و مادر خود ارثی نمی‌ برند. همانطور که پدر و مادر این طفل از او ارث نخواهند برد. برای همین هم ارثیه و ماترک این افراد بین سایر وراث با تقدم قوانین ارث، تقسیم خواهد شد.

اما در صورتی که والدین او بعد از برقراری رابطه نامشروع و بچه‌ دار شدن، ازدواج کنند و نکاح شرعی بین آنان برقرار شود، این خانواده قانونی می‌ شود و فرزند آنان هم به مثابه فرزند قانونی ارث خواهد برد.

به جز مورد فوق مطابق ماده ۸۸۴ قانون مدنی، در دو حالت دیگر هم ممکن است فرزند نامشروع مانند فرزند شرعی مستوجب دریافت ارث شود.

اول آن که یکی از دو طرف زنا، نسبت به رابطه نامشروعی که برقرار کرده‌اند شک وشبهه‌ای داشته باشند یا اشتباهی تصور کنند این رابطه حرام نبوده است. در این صورت ولد زنا تبدیل به ولد به شبهه می‌ شود و از جانب آن کسی که شبهه داشته، فرزند قانونی به شمار می‌ رود و تمامی حق و حقوق یک فرزند عادی را خواهد داشت.

دوم در صورتی است که هر دو طرف رابطه نامشروع، یعنی زن و مرد زناکار هر دو نسبت به رابطه شبهه داشته یا اشتباهی تصور کرده‌اند که این رابطه مشروع است. این تصور اشتباه باعث می‌ شود تا فرزند ولد به شبهه از جانب پدر و مادر خودش باشد و از هر دو طرف ارث ببرد و ارث بدهد.

ماده ۱۹۹۹ قانون مدنی، پرداخت نفقه فرزندان را بر عهده پدر گذاشته است. در واقع، نفقه از جمله نتایج ولایت است. چون پدر و جد پدری ولایت بر فرزند دارند و اختیار زندگی طفل صغیر با آنان است پس نفقه را هم آنان باید بپردازند. برای کودکان حاصل از رابطه نامشروع هم پرداخت نفقه واجب است چون آن‌ها با به دنیا آوردن این کودک به صورت نامشروع زندگی را برای او سخت کرده‌اند پس حداقل باید هزینه‌های این زندگی را برآورده کنند.

در صورت معلوم بودن پدر طفل نامشروع، گرفتن شناسنامه و پرداخت نفقه با اوست. اگر او از پس این هزینه برنیاید، پرداخت نفقه با جد پدریش خواهد بود. اگر هیچکدام از آنان مشخص نباشند یا توانایی پرداخت نداشته باشند، اخذ شناسنامه و پرداخت نفقه با مادر است.

تعیین میزان نفقه از سوی دادگاه و با نظر کارشناس مخصوص صورت می‌ گیرد. در تعیین این مقدار، هزینه‌های عام بزرگ کردن یک کودک به صورت متوسط و با توجه به عرف مشخص می‌شود.

به عنوان نکته پایانی باید خاطر نشان کنیم، فرزندان حاصل از رابطه نامشروع فقط در حقوق و تکالیف نسبت به پدر و مادر خود با فرزندان قانونی متفاوتند اما در دیگر جنبه‌های زندگی انسانی، مانند امور مالی، نکاح و طلاق و دیگر مسائل مانند افراد عادی صاحب حق و تکلیف هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *