رابطه میان تنفر زوجه از زوج و تحقق عسر و حرج

شماره دادنامه قطعی :

۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۰۰۰۰۰۸

تاریخ دادنامه قطعی :

۱۳۹۳/۰۱/۲۳

چکیده :

صرف تنفر زوجه از زوج از موجبات عسر و حرج محسوب نمی شود که زوجه بتواند بر اساس آن درخواست طلاق بدهد .

خلاصه جریان پرونده :

در تاریخ ۲/۵/۹۱ خانم ز.ب. به وکالت از خانم ن.غ. به طرفیت آقای الف.س. طی تسلیم دادخواستی خواستار صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق) به لحاظ عسر و حرج جهت اجرای صیغه طلاق گردیده ضمناً خواهان چنین اظهار داشته: خواهان در تاریخ ۵/۱۱/۸۶ طبق سند ازدواج پیوست به عقد دائم و رسمی خوانده درآمده است لکن علی رغم سپری شدن دو سال از زندگی مشترکشان به دلیل اختلافات فی مابین عملاً از سال ۸۷ تاکنون جدا از هم زندگی می کنند و این امر موکل را در عسر و حرج شدید قرار داده و زندگی را برای وی مشقت‏بار ساخته است به شرح خواسته، خواستار صدور حکم طلاق گردیده است. حسب دادنامه شماره ۲۲۵۴-۱۱/۱۱/۹۱ صادره از شعبه سوم دادگاه حقوقی دزفول چنین مقرر داشته: در خصوص دادخواست خانم ن.غ. با وکالت خانم ز.ب. به طرفیت آقای الف.س. با وکالت آقای م.م. به خواسته طلاق به لحاظ عسر و حرج در دوام زوجیت بدین توضیح که خواهان مدعی است در آبان ماه سال ۱۳۸۷ با خوانده ازدواج نموده و تاریخ وقوع عقد بهمن ماه ۸۶ بوده و فقط یک سال و نیم باهم زندگی مشترک داشته و در اثر بروز اختلاف از اردیبهشت سال ۸۹ جدای از هم زندگی می کنند و در طول این مدت کشمکش‏های زیادی داشته و پرونده‏های مختلفی علیه هم به اجرا گذاشته‏اند و درنهایت حاضر است از مهریه و سایر حقوق مالی خود در قبال طلاق گذشت نماید نظر به اینکه زوجین مدت حدود دو سال و نه ماه است که در مفارقت جسمانی به سر می برند و ادامه وضعیت موجود آثار نامطلوبی برای خواهان در پی خواهد داشت خصوصاً با توجه به اینکه وی حاضر گردیده از مهریه و سایر حقوق مالی خود در قبال طلاق گذشت نماید که گذشت وی از کلیه حقوق مالی حاکی از شدت و وخامت وضع بین زوجین است و دلیل بر سختی و عسر و حرج زوجه می باشد .

لذا دادگاه خواسته خواهان را ثابت تشخیص داده مستنداً به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی حکم به اجبار زوج به مطلقه نمودن همسرش خواهان فوق صادر و اعلام می نماید چنانچه اجبار زوج امکان‏پذیر نباشد زوجه می تواند با رعایت بند ب ماده واحده قانون تعین مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش نسبت به اجرای صیغه طلاق اقدام نماید. زوجین فرزند مشترک ندارند طلاق در صورت وقوع در حکم بائن است. رأی صادره قابل تجدیدنظر اعلام گردیده است. زوج آقای الف.س. نسبت به دادنامه یادشده مبادرت به تجدیدنظرخواهی نموده که به موجب دادنامه شماره ۴۰۰۳۹۹-۲۹/۳/۹۲ صادره از شعبه پانزده دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان چنین اظهار داشته: به موجب دادنامه شماره ۳۰۲۲۵۴-۱۱/۱۱/۹۱ صادره از شعبه سوم دادگاه حقوقی دزفول موضوع دادخواست خانم ن.غ. با وکالت خانم ز.ب. به طرفیت آقای الف.س. با وکالت آقای م.م. به خواسته طلاق به لحاظ عسر و حرج در دوام زوجیت دادگاه با عنایت به محتویات پرونده و استدلال‏های به عمل آورده و جری تشریفات قانونی ضمن وارد دانستن دعوی خواهان با بذل کلیه حقوقی مالی وی مستنداً به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی حکم به طلاق زوجه از بابت عسر و حرج صادر کرده است و زوجین فاقد فرزند بوده و طلاق بائن می باشد. از رأی صادره توسط خوانده و وکیل وی تجدیدنظرخواهی به عمل آمده و پرونده جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است .

هیئت دادگاه به لحاظ بررسی ادله طرفین و مواجه حضوری زوجین به تعین وقت رسیدگی از طرفین و وکلای آن ها دعوت به عمل آمده و اظهارات آن ها را اخذ می نماید. دادگاه بدواً اعتراض تجدیدنظرخواه را وارد می داند؛ زیرا عمده دلیل زوجه بر طلاق این است که از سال ۱۳۸۹ تاکنون به دلیل بروز اختلافات و تشکیل انواع پرونده‏ها مفارقت جسمانی بین آن ها به وجود آمده است و ادامه وضعیت موجود آثار نامطلوبی برای زوجه دارد. هیئت دادگاه باملاحظه اینکه زوجه به موجب حکم قطعی از سال ۱۳۸۹ محکوم به تمکین زوجیت شده است و علت مفارقت عدم تمکین وی بوده است، ثانیاً زوج راضی به طلاق نمی باشد و علی رغم تکرار موضوع وی تمایلی به طلاق ندارد و محکوم به پرداخت مهریه هم شده است و زوجه جهیزیه‏اش را نیز مسترد کرده است و صرف تنفر هم نمی‏تواند از موجبات عسر و حرج باشد؛ لذا به لحاظ عدم احراز عسر و حرج زوجه و به لحاظ قاعده فقهی »الطلاق بیدمن اخذ بالساق« که زوج راضی به طلاق نمی باشد و علت مفارقت جسمانی عدم تمکین زوجه می باشد دادنامه معترض‏عنه را به استناد ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی نقض، مستنداً به مفهوم ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی و قاعده فقهی حکم به بطلان دعوی خواهان (زوجه) صادر و اعلام می دارد. رأی صادره پس از ابلاغ قابل فرجام در دیوان عالی کشور اعلام شده است. زوجه خانم ن.غ. با وکالت خانم ز.ب.نسبت به دادنامه یادشده به طرفیت زوج مبادرت به فرجام خواهی نموده، نظر به اینکه مورد دیگری به نظر نمی‏رسد پرونده جهت مشاوره در هیئت شعبه مطرح و لوایح طرفین نیز مشروحاً قرائت خواهد شد .

رأی شعبه دیوان عالی کشور :

فرجام خواهی خانم ز.ب. به وکالت از خانم ن.غ. به طرفیت آقای الف.س. نسبت به دادنامه شماره ۴۰۰۳۹۹-۲۹/۳/۹۲ صادره از شعبه پانزده دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان وارد نیست با توجه به استدلال دادنامه صادره از دادگاه تجدیدنظر که وفق مقررات صادر گردیده و فاقد منقصت قانون و اصول دادرسی می باشد، مستنداً به ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن ابرام آن پرونده به دادگاه صادرکننده اعاده می گردد .

رئیس شعبه ۱۰ دیوان عالی کشورـ مستشار

عبداله ‏پور ـ صدوقی‏ فر/پژوهشگاه قوه قضاییه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *