چنانچه دختر باکره با رضایت مرتکب بزه زنا شود،مستحق دریافت ارش البکاره و مهرالمثل نیست.

شماره دادنامه قطعی :
۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۴۰۰۱۱۴
تاریخ دادنامه قطعی :
۱۳۹۴/۰۷/۲۰

رأی خلاصه جریان پرونده

بر اساس گزارش کلانتری … در مورخ ۱۳۹۳/۹/۱۹ ساعت ۲۱ آقای س. ن.۳۹ ساله با مراجعه به کلانتری اعلام داشته که دخترانم به نام‌های ص. ن. ۱۳ ساله و س. ن. ۱۵ ساله ساعت ۱۵ روز جاری برای شرکت در کلاس تقویتی دبیرستان غیرانتفاعی ف. از منزل خارج شده و تاکنون خبری از آن‌ها نشده است. با شماره تلفن آن‌ها تماس می‌گیرم یا جوابگو نیستند یا رد تماس می‌نمایند در این شهرستان آشنایی ندارم. (ص۳) برابر صورت‌جلسه مورخ ۱۳۹۳/۹/۲۲ ص. و س. نعمتی به منزل مراجعت نموده‌اند. (ص۱۵) از نامبردگان در کلانتری تحقیق شده خانم س. ن. اظهار داشته در مورخ ۱۳۹۳/۹/۱۹ به اتفاق خواهرم ص. به بهانه کلاس تقویتی با آژانس به آموزشگاه ه. آمدیم در خیابان دوری زدیم و تا ساعت ۵ بعدازظهر در بازار بودیم تا جلوی درب منزلمان آمدیم. مادرم تماس گرفت و داد و بیداد کرد که چرا به منزل نمی‌آیید. خواهرم مرا ترساند و گفت پدرم ما را کتک می‌زند ص. ترسید و فرار کرد من هم فرار کردم. به شخصی به نام س. زنگ زدم گفتم از منزل فرار کرده‌ایم بیا ما را ببر. س. آمد سوار ماشین س. شدیم و به منزل او که مجردی بود و فرد دیگری به نام س. حضور داشت برد. همان شب س. گفت پدر و مادرم از ق. می‌آیند بیایید به شهرستان م. برویم. من و خواهرم و س. و س. به م. رفتیم منزلی بود خالی از سکنه و تمام مدت سه شب و دو روز در آنجا بودیم. دو روز بنده کاملاً بی‌هوش و بی‌حال بودم. از همان لحظه معده من درد می‌کند. نمی‌دانم چه برایمان داده بودند چون دو شب اول اصلاً یادم نبود حتی خون بالا می‌آوردم. از س. و م. و س. شکایت دارم و حاضرم به پزشکی قانونی معرفی شوم. (ص۱۸) خانم ص. ن. نیز توضیح داده در تاریخ ۱۳۹۳/۹/۱۹ به بهانه رفتن به کلاس با خواهرم از منزل خارج شدیم خواهرم به شخصی به نام ب. ب. و ف. م. زنگ زد آن‌ها آمدند ما را سوار کردند منزل ف. م. رفتیم و تا ساعت ۶ آنجا بودیم خواهرم با ب. در اتاق با هم بودند و ف. هم با من بود و نزدیکی کرد ساعت ۶ خارج شدیم در خیابان خ. ما را پیاده کردند ترسیدم به خانه برگردم الف. زنگ زد س. گفت جا نداریم. الف. با دوستش ه. آمد به یک خانه مجردی دانشجویی رفتیم ه. رفت ولی الف. با شخصی به نام م. که هیکل بزرگی داشت تا صبح ماندیم اجازه ندادم به من دست بزنند. الف. تا صبح با خواهرم در اتاق خوابیدند ولی کار خلاف انجام ندادند فردا الف. ما را در بازار طلافروش گذاشت خواهرم به س. زنگ زد س. ما را به منزل س. برد. س. در منزل تنها بود بعد دوستش م. آمد. هر پنج نفر مشروب خوردیم س. با س. به اتاق رفتند یک ساعتی آنجا بودند من مست بودم. س. نزد من نیز آمد. بعد م. و س. دو نفری نزد س. رفتند بعد س. کمی خوب شد به م. ما را منزل م. بردند حدود یک ساعت آنجا بودیم صاحب خانه آمد گفت گزارش شما را داده‌اند از آنجا فرار کردیم. دوباره شب به م. آمدیم. شب را به اتفاق پ. و س. و م. و س. در منزل یک پیرمرد ماندیم. س. و پ. در اتاق نزدیکی کردند. پیرمرد نگذاشت آنجا بمانیم بیرون آمدیم پ. به دوست خود زنگ زد به مرغداری رفتیم س. و م. رفتند دو نفر دیگر کرد زبان با پ. و س. آنجا ماندیم ولی دو نفر کرد زبان کاری به ما نداشتند من نگذاشتم کسی به من تجاوز کند. فقط ف. با من نزدیکی کرد. (ص۲۲) در پلیس آگاهی از ف. م. ۲۱ ساله تحقیق شده اظهار داشته ب. ب. با من تماس گرفت و گفت دو نفر دختر بنام‌های ص. و س. با من تماس گرفته‌اند و می‌خواهند با ما بگردند. سوار خودروی شاسی بلند هیوندا شدیم و در شهر دور زدیم و شیرموز خریدیم آن‌ها را به منزل خود که خالی بود بردیم و ۴۵ دقیقه آنجا ماندیم و ماهواره تماشا کردیم بعد آن‌ها را در خیابان خ. پیاده کردیم. (ص۲۷) از س. ج.پ. تحقیق شده اظهار داشته شکایت شکات را قبول دارم. روز پنجشنبه صبح س. ش. به من زنگ زد و گفت با دوست دخترم جلوی در منزل شما هستیم. پدر و مادرم ق. بودند و من تنها بودم. س. با س. و ص. منزل ما آمدند صبحانه و ناهار خوردیم با ص. کاری نداشتیم ولی س. با س. به اتاق رفتند ندیدم در اتاق چه اتفاقی افتاد. بعد از ۳۰ الی ۴۰ دقیقه بیرون آمدند س. حالش خراب بود. مقداری دوغ به او دادم حالش خوب شد. س. گفت دوست ما به نام م. و. در م. منزل مجردی دارد آن‌ها را به م. برده منزل م. بودیم صاحب خانه سیدی بود گفت گزارش شما را داده‌اند از م. خارج شدیم ساعت ۲۱ به میاندوآب آمدیم دو ساعتی در شهر گشتیم به پ. ح. زنگ زدیم گفت جا دارم. هر دو را تحویل ایشان دادیم من و م. رفتیم ولی س. ش. و پ. با آن‌ها بودند. حتی س. نمی‌گذاشت س. برود. من و م. و س. با س. نزدیکی کرده‌ایم ولی با ص. خیر. دست هم به او نزده‌ایم. من و س. و م. و س. و ص. هر چهار نفر مشروب خوردیم و س. مست شده بود. (ص۲۹) از س. ش. نیز تحقیق به عمل آمده اظهار داشته: س. چند بار با من تماس گرفت گفت در کوچه د. هستند. از من خواست دنبال آن‌ها بروم با خودروی پدرم به محل قرار رفتم و آن‌ها را به منزل س. ج.پ. بردم. آنجا صبحانه خوردیم زنگ زدم م. و. هم آمد. من و م. رفتیم مشروب خریدیم در منزل س. همگی مشروب خوردیم و بعد من و م. و س. با س. رابطه جنسی برقرار کردیم ولی با ص. هیچ کاری نداشتیم. (ص۳۰) . برابر گواهی مورخ ۱۳۹۳/۹/۲۳ پزشکی قانونی در مورد ص. ن. : پرده از نوع حلقوی و پارگی قدیمی در ساعت ۸و۴ دارد که حداقل مربوط به سه هفته قبل می‌باشد. (ص۵۴) همچنین مطابق گواهی مورخ ۱۳۹۳/۹/۲۳ در مورد س. ن. : پرده از نوع گشاد و دارای پارگی قدیمی در ساعت شش می‌باشد که حداقل مربوط به سه هفته قبل است (ص۵۵) . شعبه ۱۶ دادگاه تجدیدنظر استان آ. به قائم مقامی دادگاه کیفری استان در مورخ ۱۳۹۳/۹/۲۴ با حضور شکات و متهمان الف. ع.، پ. ح. ، ف. م. و س. تشکیل جلسه داده و پس از استماع شکایت خانم‌ها ص. و س. ن. و مادرشان خانم ن. و تأکید س. ن. بر تجاوز کلیه متهمان به او و تأکید ص. بر تجاوز ف. م. به وی در منزل خودشان دادگاه از ف. م. ۲۰ ساله تحقیق کرده نامبرده اظهار داشته من نه با ص. دوست بوده‌ام و نه با او نزدیکی کرده‌ام (ص۶۶) الف. ع. نیز در دفاع از بزه انتسابی اظهار داشته: اتهام زنا با س. ن. را قبول ندارم. وقتی از مغازه بیرون آمدیم با هم گشتیم ولی زنا نکردیم و به باغ هم نرفته‌ایم این دخترها اهل این برنامه هستند ولی من با س. کاری نکرده‌ام. (ص۶۷) س. ش. نیز اتهام زنا با س. ن. را انکار نموده است. شکات با حضور در دفترخانه … مراتب رضایت خود از متهم الف. ع. را اعلام کرده‌اند. (ص۸۴) متهم ب. ب. در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۱۶ شخصاً در دادگاه حاضر شده و در دفاع از اتهام انتسابی هرگونه آشنایی یا رابطه با شکات را تکذیب کرده است. (ص۱۱۹) متهم م. و. در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۲۰ شخصاً در دادگاه حاضر شده و در دفاع از خود اظهار داشته س. به من زنگ زد که با نامزدم می‌خواهم بیایم م. چون من در م. دانشجو هستم. به او گفتم در م. هستم. گفت بیا من و نامزدم را ببر به م. من رفتم دیدم س. هم با آنهاست لذا س. و س. و ص. و س. را بردم م. خرید کردند و شب آن‌ها را برگرداندم. (ص۱۴۸) نامبرده تأکید کرده که اتهام زنا را قبول ندارم. جلسه دادگاه در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۰ با حضور نماینده محترم دادستان، شکات و متهمان و وکلای مدافع آنان تشکیل شده س. ن. اظهار داشته از همه متهمین حاضر به جز الف. ع. و ف. م. که به من تجاوز نکرده‌اند شکایت دارم الف. ع. با ما بوده ولی تجاوز نکرده. آن‌ها به زور به من مشروب خوراندند و تجاوز کردند. اولین فردی که با من زنا کرد ب. بود و پرده بکارت مرا برداشت ارش‌البکاره هم می‌خواهم خانم ص. ن. اظهار داشته ف. در تاریخ ۱۳۹۳/۹/۱۲ در منزل خودشان به من تجاوز کرد و ب. ب. نیز بودند و او فهمید که ف. آن کار را با من کرد. چون ف. قول داده بود با من ازدواج کند مجبور شدم با او نزدیکی کنم او مرا فریب داده بود. در ۱۳۹۳/۹/۱۱ به من تجاوز نکردند. اینکه در ۱۳۹۳/۹/۱۲ از ف. شکایت نکردم بخاطر ترس از پدر و مادرم بود آن روز هم که به خواهرم تجاوز می‌کردند من جلوگیری نکردم چون ترسیده بودم و س. به زور به من مشروب داده بود. (ص۲۴۱) س. به خواهرم قرص و مشروب داده بود و نمی‌توانستیم خودمان را از دست آن‌ها رهایی بدهیم. متهم ب. ب. اظهار داشته من شکات را نمی‌شناسم و بی‌جهت علیه من شکایت کرده‌اند (ص۲۴۲) متهم م. و. نیز با تکرار اظهارات قبلی ارتکاب زنا را انکار نموده است متهم س.ج.پ. نیز با انکار اتهام زنای به عنف اظهار داشته شکات را در خیابان‌های م. دیده ولی اصلاً نمی‌شناسد و اظهارات م. و. را قبول ندارد. (ص۲۴۵) متهم س.ش.و. نیز با انکار اتهام زنای به عنف اظهارات م. و. را تکذیب کرده و اظهار داشته من اصلاً شکات را نمی‌شناسم فقط آن‌ها را در خیابان دیده‌ام. (ص۲۴۷) . آقای ع. م. به وکالت از س.ج.پ. و خانم س. ک. به وکالت از م. و. لوایحی تقدیم نموده و با برشمردن دلایل بی‌گناهی موکلان برائت آنان را تقاضا نموده‌اند. در پلیس آگاهی از شخصی به نام ا.ا. هم تحقیق شده نامبرده در مورد حضور شکات و متهمان در منزل خود توضیح داده که ساعت ۲۳ روز پنجشنبه پ. ح. به من زنگ زد و گفت مأموران در م. دوستان مرا دنبال کرده‌اند جا و مکان دارید که امشب را آنجا سپری نمایند. گفتم در منزل پدر زنم تنها هستم و آن‌ها به ت. رفته‌اند. نیم ساعت بعد آمدند متوجه شدم دو نفر خانم به نام‌های س. و ص. همراه آن‌ها هستند پ. و س. و م. و س. هم بودند با دیدن خانم‌ها پشیمان شدم و گفتم بروید و آن‌ها را نصیحت کردم حدود ساعت ۱۲ شب رفتند (ص۴۷). دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی به شرح دادنامه ۰۰۱۲۴- ۱۳۹۳/۱۲/۱۶ پس از قید جریان امر متهمین ب. ب.، م. و. ، س. ج.پ. و س. ش. و الف. ع. را از اتهام زنای به عنف با س. ن. و نیز متهم ف. م. را از اتهام زنای به عنف با ص. ن. به لحاظ فقد دلیل اثباتی تبرئه نموده است. دادگاه اتهام متهمین مذکور به جز ف.م. و الف.ع. مبنی بر زنای غیر محصنه را علماً محرز دانسته و هر یک از مشارالیهم را به تحمل یکصد ضربه شلاق حدی و دو سال اقامت اجباری در شهرستان ه. محکوم کرده است. همچنین الف. ع. را به اتهام رابطه نامشروع غیر از زنا به تحمل ۹۹ ضربه شلاق تعزیری محکوم کرده است. و اتهام آقای ف. م. به زنای غیر محصن با ص. ن. را محرز دانسته و او را به تحمل یکصد ضربه شلاق محکوم نموده است. (ص۳۶۲) در رأی دادگاه اضافه شده که در مورد مطالبه ارش‌البکاره و مهرالمثل از ناحیه شکات از آقایان ب. ب. و ف. م. نظر به اینکه زنای شکات با متهمان مذکور مطاوعه صورت گرفته و عنفی درکار نبوده است موضوع منتفی می‌باشد پرونده در مورد پ. ح. به لحاظ عدم حضور وکیل وی مفتوح اعلام شده است. دادگاه پیرو دادنامه مذکور طی دادنامه ۰۰۱۲۹- ۱۳۹۳/۱۲/۲۷ در مورد متهم پ. ح. نیز مبادرت به صدور رأی نموده و ضمن تبرئه وی از اتهام زنای به عنف نامبرده را به اتهام زنای دون عنف به تحمل یکصد ضربه شلاق و دو سال اقامت اجباری در شهرستان ک. محکوم کرده است (ص۳۷۷) . برائت متهمان از اتهام زنای به عنف مورد اعتراض و فرجام‌خواهی شکات با وکالت آقایان ح. ی. و ر. ع. قرار گرفته است (صفحات ۴۲۳ تا ۴۲۶) آقای س. م. نیز با وکالت از آقای ف. م. با طرح ایرادات شکلی و ماهوی فرجام‌خواهی نموده است. (صفحات ۴۳۹ و ۴۴۰) ، س. ش. و پ. ح. با وکالت آقای علی ع. و م. و. با وکالت خانم س. ک. و س. ج.پ. با وکالت آقای پ. ج.پ. و ب. ب. با وکالت آقای الف. ع. از حکم محکومیت خود فرجام‌خواهی کرده‌اند که لوایح کلیه وکلای محترم به هنگام شور قرائت خواهد شد. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای دکترغلامحسین آماده عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای ولی بلاغی دادیار دیوان عالی کشور مبنی بر اینکه : « درخواست رسیدگی و صدور رأی قانونی دارم » در خصوص دادنامه‌ی شماره ۰۰۱۲۹- ۱۳۹۳/۱۲/۲۷ و ۰۰۱۲۴- ۱۳۹۳/۱۲/۱۶ تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رأی می‌دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقایان ح. ی. و ر. ع. نسبت به آن قسمت از دادنامه‌ی فوق که به موجب آن رأی بر برائت متهمین از اتهام زنای به عنف و پرداخت ارش‌البکاره صادر گردیده است نظر به مندرجات پرونده خصوصاً اظهارات صریح شاکیان در مراحل مختلف تحقیقاتی و دادرسی مبنی بر اینکه خودشان به بعضی از متهمین زنگ زده و با آن‌ها رفته‌اند و غیر از اظهارات خود شاکیان خصوصی، دلایل شرعی بر توجه اتهام تجاوز به عنف در پرونده مشاهده نمی‌شود بنابراین اعتراض وکلای محترم فوق فاقد وجاهت تشخیص و رد می‌شود. اما تجدیدنظرخواهی محکوم‌علیهم و وکلای آنان راجع به قسمت دیگر دادنامه مبنی بر محکومیت متهمین به تحمل یکصد ضربه شلاق و اقامت اجباری هر چند دلایل کافی بر ارتباط نامشروع وجود دارد ولی دلیل شرعی بر انجام عمل زنا در پرونده مشاهده نمی‌شود بنابراین باستناد بند ۴ از شق ب ماده‌ی ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب۱۳۹۲ دادنامه فوق در این خصوص نقض و پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم‌عرض ارجاع می‌گردد.
رییس و عضو معاون شعبه ۹ دیوان‌ عالی‌ کشور
نبی‌اله داودی مازندرانی – دکتر غلامحسین آماده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *