تردید قاضی میان خیانت در امانت و فروش مال غیر

شماره دادنامه قطعی :
۹۳۰۹۹۷۰۹۰۹۲۰۰۱۱۳
تاریخ دادنامه قطعی :
۱۳۹۳/۰۴/۱۶

رأی خلاصه جریان پرونده

دارای دو جلد است که به ترتیب بدین خلاصه می‌باشند: ۱-جلد اول: به ‌موجب گزارش مورخ ۱۳۹۰/۰۴/۱۹ نیروی انتظامی اتومبیل پراید شماره … درحالی‌که دچار آتش‌سوزی شده و جسدی با دست‌های بسته و سوخته در آن وجود داشته کشف می‌شود(صفحه۱) پرونده به شعبه اول بازپرسی دادسرای .. ارجاع می‌شود که ایشان طبق نیابت اعطایی به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان … به ‌طور اختصار چنین درخواست داشته‌اند (یک دستگاه خودرو پراید در تاریخ ۱۳۹۰/۰۴/۱۹ در مسیر جاده … در یکی از جاده‌های فرعی پیداشده که در اثر آتش‌سوزی یک نفر داخل ماشین سوخته است. مستدعی است مراتب به پزشکی قانونی مرکز استان اعلام که اولاً: جسد معاینه و بررسی گردد که آثار شکستگی در استخوان‌ها وجود دارد یا خیر. ثانیاً: بررسی شود که آیا ابتدا کشته‌شده و بعد ماشین را آتش زده‌اند یا براثر سوختگی از بین رفته. ثالثاً: جنسیت وی مشخص گردد و آزمایش سم‌شناسی انجام شود و با توجه به اینکه چند رشته سیم برق در محل کشف‌شده و تار موی زن در آن دیده‌شده و حالت جسد حاکی است که دست‌های او توسط سیم برق به هم ‌بسته شده مأمورین پلیس بررسی نمایند که آیا این رشته سیم‌ها از همان رسته سیم‌هایی می‌باشد که در محل کشف‌شده یا خیر و با توجه به اینکه یک قطعه صابون با مارک هتل …. در محل کشف‌شده مأمورین پلیس آگاهی به هتل مراجعه و بررسی نمایند که آیا مالکین ماشین مذکور در طی ده روز اخیر در محل هتل اقامت داشته‌اند یا خیر و در صورت اقامت مشخصات دقیق آنان اخذ گردد(صفحه۲). پس از تحقیق در مورد مالک اتومبیل مکشوفه گزارش اداره آگاهی… حاکی است که مالک خودرو به نام خانم ف.ک. شناسایی‌شده که ایشان اتومبیل را به شخصی به نام آقای ع.ف. واگذار کرده است از شریک آقای ف. به نام م.س. تحقیق‌شده اظهار داشته که تقریباً از ساعت ۱۲/۳۰ شب آقای ع.ف. جوابگوی تلفن‌های خودش نبوده و اثری از وی در دست نیست و آخرین فردی که با وی تماس داشته آقای م.گ. و کارگران شرکت بوده‌اند(صفحه ۵). طبق گزارش بعدی مأمورین به شرکت مرکز فنی معاینه خودرو (محل کار ع.ف.) مراجعه و در آن محل مقداری سیم برق قرمزرنگ کشف می‌نمایند که با سیم‌هایی که دست فرد سوخته شده با آن بسته شده است مطابقت داشته‌اند. مأمورین جهت دستگیری م.گ. اقدام کرده‌اند که معلوم می‌شود م.گ. قبلاً به اتهام سرقت به عنف توسط مأمورین کلانتری … شهرستان … دستگیر شده است. مأمورین پلیس از م.گ. در خصوص قتل مرحوم ع.ف. تحقیق کرده‌اند که متهم اعتراف نموده است که در شب مورخ ۱۳۹۰/۰۴/۱۸ با متوفی در داخل اتاق شرکت درگیر شده و سر متوفی به سنگ آشپزخانه برخورد نموده و فوت شده که بعد از فوت وی را داخل صندوق‌ عقب خودرو پراید انداخته و چهار لیتر بنزین از پمپ‌بنزین شهر خریداری کرده و جسد را به جاده … انتقال داده و جسد را روی صندلی راننده با سیم بسته و سپس با بنزین خودرو را آتش زده و با خودرو عبوری به محل کار برگشته است (صفحه ۸) آقای بازپرس دادسرای … به دادسرای … نیابت قضایی اعطا نموده که از متهم م.گ. به اتهام قتل عمد تحقیق و قرار بازداشت موقت در مورد وی صادر شود(صفحه ۹)، گزارش معاینه جسد مجهول‌الهویه مرد حاکی است که کاملاً سوخته و زغالی شده است علت فوت تحت آزمایش می‌باشد(صفحه۱۳). مأمورین از صحنه سوختن اتومبیل و جسد اثر برداری و فیلم‌برداری کرده‌اند(صفحه۱۵)، یک‌رشته دستبند آهنی و یک چراغ‌قوه در صحنه جرم کشف می‌شوند که به رؤیت بستگان مرحوم ع.ف. می‌رسد اظهار داشته‌اند متعلق به مرحوم ع.ف. می‌‌باشد(صفحه۱۹)سوابق کیفری مرحوم ع.ف. حاکی است که دارای سه فقره سابقه نگهداری تریاک – صدور چک بلامحل در سال‌های ۱۳۷۱و ۱۳۷۷ در دادسرا و دادگاه … و اتهام مواد مخدر در سال ۱۳۸۰ در دادگاه … می‌باشد(صفحه۲۱) از شخصی به نام آقای م.س. متولد ۱۳۵۵ به نام شاکی تحقیق شده اظهار داشته ع.ف. پدر خانم من بوده و مرکز معاینه فنی خودرو در … گرفته بود و در حال ساختن ساختمان بوده است و م.گ. نگهبان شرکت می‌باشد و ایشان از زن دوم خودش جدا شده بود ولی اخیراً ظاهراً باهم رابطه داشتند و او با چند نفر از کارگران اختلاف داشتند و با فردی به نام م.ر. هم در دادگاه پرونده داشته فکر می‌کنم از مواد مخدر استفاده می‌کرده(صفحه ۲۴ به بعد). وی همچنین اظهار داشته مرحوم ع.ف. سه فرزند از زن اول دارد دو تا دختر و یک پسر به نام م.(صفحه ۲۶). از آقای م.گ.. متولد ۱۳۷۰ شغل نگهبان شرکت آهن و ساکن … … به اتهام قتل تحقیق‌شده اظهار داشته است بله قبول دارم قصد من به قتل رساندن ایشان نبود باهم بگومگو کردیم متوفی به من فحاشی کرد و به خواهرم که حدود ۶ ماه است مفقود شده فحاشی کرد ناراحت شدم باهم درگیر شدیم من ع. را هل دادم سر او به دیوار اتاق خورد و ابتدا بی‌هوش شد و بعداً فوت کرد البته فردی به نام م.س. هم‌دست من در آنجا بود که م.س. با من کمک کرد که در این حال بودیم که ع.ف. بی‌هوش روی زمین افتاده فوت کرده که من ع. را روی شلوار و پاهای خودم گذاشتم و مقداری نفس دادم و شوک دادم که متوجه شدم ایشان فوت ‌شده است به م. گفتم این فوت شده م. ابتدا قبول نکرد گفت حساب کن یک سگ مرده است بعد متوجه شد که فوت شده است داخل پتو پیچیده دست و پای متوفی را بستیم با سیم برق قرمز با چاقوی م. بریدم با همان سیم‌ها بستیم و چون داشت صبح می‌شد و اصلاً قاطی کرده بودیم صندوق‌ عقب خودرو را باز کردم وسایل صندوق را داخل اتاق اصلی ماشین جاسازی کردیم و اول سامسونت را باز کردیم داخل کیف را نگاه کردم مبلغ چهارصد هزار تومان پول نقد بود که همه پول‌ها ده‌ هزار تومانی بودند (صفحه ۲۹). وی ادامه داده است دو دستگاه گوشی موبایل بود که م.س. هر دو گوشی را خاموش کرد و دست م. می‌باشد و پول‌ها را نیز م. برداشت و فکر کردیم کیف سامسونت اثر انگشت دارد و پشت راننده داخل پراید انداختیم و من خودم ابتدا بنزین را داخل کیف ریختم و آتش زدم و مدارک هم داخل کیف بود که آتش زدیم و کارت مهر هم‌دست م. مانده است. سؤال شده از مبلغ چهارصد هزار تومان چه مبلغی به شما داده است جواب داده هنوز چیزی نداده است. سؤال شده بعد از آتش زدن خودرو و جسد با م. کجا رفتید جواب داده است دو نفری با موتور م. به … برگشتیم از فردی به نام الف.م. مقداری سیگار گرفتیم و به منزل م. رفتیم چون شلوار من خونی شده بود شلوار خودم را در منزل م. تعویض کردم و یکی از شلوارهای م. را پوشیدم و بعد دونفری به … داخل شرکت رفتیم ابتدا خون‌هایی که به دیوار ریخته بود را تمیز کرده و از بین بردیم و من مقداری بی‌حال شدم که م. گفت بلند شو محل را تمیز کنیم که با هم خون‌ها را تمیز کردیم(صفحه۳۰)، سؤال شده انگیزه شما از قتل متوفی چه بود پاسخ داده است ابتدا با هم درگیر شدیم و بعد من ع. را هل دادم و م. هم او را هل داد که سرش به دیوار خورده بود و فوت کرده انگیزه دیگر نبوده است(صفحه۳۱). در تحقیق بعد نیز تقریباً مطالب مذکور را تکرار نموده است(صفحه۴۸)، مأمورین به محل شرکت مراجعه نموده‌اند آثار تراشیدگی محل ریختن خون مرحوم بر روی دیوار را مشاهده کرده‌اند(صفحه۵۱). در شعبه بازپرسی نیز متهم م.گ. اظهار داشته قتل وی (مرحوم ع.ف.) را قبول دارم و آتش زدن جسد و خودروی وی را هم قبول دارم ولی قصد قتل وی را نداشتم (صفحه ۵۸). در این تحقیق نام­برده اظهار داشته به هنگام قتل تنها بودم(صفحه۶۰)، به متهم اتهامش مبنی بر رانندگی بدون گواهینامه نیز تفهیم شده گفته است قبول دارم(صفحه۶۳) در تحقیق مورخ ۱۳۹۰/۰۴/۳۰ م.گ. اظهار داشته در لحظه درگیری م.س. در حال مصرف مواد بود و مرحوم ف. را هل داد(صفحه۶۷) آقای بازپرس دادسرای اسفراین در تاریخ ۱۳۹۰/۰۴/۳۰ با این استدلال که محل درگیری با مرحوم ع.ف. و فوت وی در محل شرکت واقع در … بوده است قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای … صادر کرده است که این قرار مورد موافقت آقای دادستان قرارگرفته است(صفحه۷۱) آقای بازپرس دادسرای … نیز پس از ارجاع پرونده دستورات لازم جهت بررسی امر صادر نموده‌اند(صفحه۷۵ به بعد). آقای م.ف. ۳۲ ساله باسواد اهل و ساکن …(فرزند مقتول)اظهار داشته که فرد یا افرادی پدر وی را به قتل رسانده و با بردن جسد او به اطراف … آن را به آتش کشیده‌اند تقاضای قصاص قاتل یا قاتلین پدر خود را کرده است(صفحه ۷۹)، سؤال شده آیا بین پدر شما و م.گ. اختلافی وجود داشته جواب داده است هیچ مشکلی وجود نداشته است(صفحه۸۰). از م.س. متولد ۱۳۶۴ شغل خیاط باسواد اهل و ساکن … به نام متهم به قتل عمدی مرحوم ع.ف. تحقیق‌شده اظهار داشته است آقای م.گ. چهار شب قبل از قتل مرحوم ف. مرتباً با من تماس می‌گرفت و از من می‌خواست که پیش او به محل نگهبانی بروم و با او همکاری کنم که مرحوم ع.ف. را بکشیم می‌گفت مهندس یک پاکت پر پول دارد حتی اشاره به ده ‌هزار تومانی می‌کرد که آقای ف. پول زیادی به کارگاه آورده است و داخل کیف سامسونت گذاشته که من چند شبی حرف او را قبول و گوش نکردم تا اینکه شب حادثه گفت امشب بیایید یا نیایید من کار ف. را تمام می‌کنم چون پول زیادی دارد و من با اصرار آقای گ. همان شب به سوله محل نگهبانی رفتم با یک دستگاه موتورسیکلت هوندا ساعت ۱۱/۳۰ دقیقه شب وقتی نزد م. رسیدم دیدم م. و مرحوم ع.ف. داخل اتاق نگهبانی نشسته بودند بعد از چند دقیقه یک دستگاه خودرو ۲۰۶ با سه نفر آمدند که یکی داماد مرحوم ع. بود و بقیه را نشناختم به داخل اتاق نگهبانی نیامدند مرحوم ع. از پشت ماشین پراید نوشابه خانواده آورد باهم خوردند بلافاصله آن‌ها رفتند بعد از آن م. به ع. گفت شام نخورده‌ام که مرحوم رفت از بیرون شام آورد سه ‌نفری شام خوردیم که م. قرص خواب نیز داخل غذای مرحوم ع. ریخته بود بعد از شام مرحوم ع. به ‌قصد خوابیدن داخل ماشین می‌خواست از نگهبانی خارج شود که م. با چوبی که از قبل آماده کرده بود(دسته کلنگ) از پشت سر به مرحوم زد و مرحوم به م. فحش داد و مرحوم می‌خواست چوب را از دست م. بگیرد که م. چوب را به گردن مرحوم انداخت تا اینکه فوت کرد بعد او را رها کرد بعد از آن داخل پتو انداختیم من از پاهای مرحوم گرفتم م. دست و پای مرحوم را با سیم برق بست و با همدیگر به صندوق ‌عقب پراید انداختیم، م. رانندگی کرد و من هم پشت سر او با موتور حرکت کردم و به سمت شهر آمدیم م. جلوی پارک …. با پراید ایستاد من با موتور به پمپ‌بنزین… رفتم دو عدد بطری خانواده بنزین پر کردم و نزد م. آمدم به سمت جاده… حرکت کردیم م. با پراید بود و من با موتور پشت سر او بودم در نزدیک گردنه پلیس سمت راست جاده سرپائینی بود رفت من هم ‌پشت سرش در آنجا م. مرحوم را از پشت(پراید) درآورد و من هم درب راننده را باز کردم با هم جسد را روی صندلی راننده گذاشتیم و م. بنزین‌ها را روی ماشین و مرحوم ریخت و با فندک من ماشین را آتش زد و بلافاصله با موتور من از صحنه متواری شدیم و به سمت… آمدیم در بین راه چوب(آلت قتاله) را در گردنه انداختیم که حاضرم آن را نشان بدهم بعد از آن به محل کارگاه رفتیم و در آنجا خون‌هایی که روی دیوار انباری ریخته بود را با چاقو تراشیدیم و مجدداً م. آنجا را گچ گرفت و قلیان کشیدیم و بعد به خانه آمدم سؤال شده هدف و انگیزه شما از به قتل رساندن آن مرحوم چه بود جواب داده است فقط به خاطر اینکه م. گفته بود که مرحوم پول زیاد دارد سؤال شده آیا گواهینامه دارید؟ پاسخ داده است: خیر. سؤال شده آیا خدمت وظیفه انجام داده‌اید؟ جواب داده است: در حال حاضر سرباز فراری از پادگان… هستم(صفحه ۸۳ به بعد) وی در ادامه گفته است دو عدد گوشی تلفن همراه یک حلقه انگشتر طلا-کارت سوخت بنزین- یک عدد عابر بانک به نام ع.ف.، یک عدد کیف سامسونت حاوی چهارصد هزار تومان وجه نقد ده ‌هزار تومانی و اسناد داخل آن ‌یک فقره چک که سی ‌و یک میلیون وجه آن بود(از مقتول به دست آمد)، سؤال شده این اموال را چه کردید؟ جواب داده است: مبلغ دویست هزار تومان وجه نقد به من داد و بقیه دست خودش بود که دو سه روز بعد از قتل مرحوم برادرش د. به درب منزل­مان آمد و یک‌صد هزار تومان گرفت و دو عدد گوشی تلفن همراه قاتل و انگشتر مقتول نزد من است که حاضرم تحویل دهم(صفحه ۸۵). وی همچنین اظهار داشته قبل از قتل مرحوم ف. مقدار ۲۷ پاکت سیمان از م.گ. از کارگاه مرحوم برده‌ام که مقدار نود هزار تومان به م. دادم همچنین م. مقداری آهن به الف.الف. فروخته بود که مبلغ یک‌صد و هفت هزار تومان از وی گرفته بود(صفحه ۸۶) خانم ب. متولد ۱۳۶۰ (دختر مقتول) از قاتلین پدر خود شکایت نموده تقاضای قصاص ایشان را کرده است(صفحه ۱۱۴)، خانم ب.ف. متولد ۱۳۶۱ نیز به همین نحو از قاتلین پدر خود شکایت کرده و تقاضای قصاص نموده است(صفحه ۱۱۶) آقای بازپرس از پزشکی قانونی استعلام نموده است که آیا در سر جسد آثار شکستگی دیده‌شده است یا خیر؟(صفحه ۱۲۰) پزشکی قانونی به ‌موجب نامه مورخ ۱۳۹۰/۴/۲۰ اعلام نموده است که جنسیت متوفی مذکر بوده و علت فوت سوختگی شدید و عوارض ناشی از آن بوده است ضمناً به علت سوختگی شدید قسمت اعظم استخوان‌ها از بین رفته و در قسمت باقیمانده علائمی دال بر شکستگی زمان حیات یافت نشد نتیجه سم‌شناسی و آسیب‌شناسی متعاقباً اعلام می‌گردد.(صفحه ۱۳۳) نتیجه آزمایش DNA نیز حاکی است که از نمونه خون جسد مجهول‌الهویه و نمونه خون همسر و فرزند احتمالی متوفی (ع.ف.) آزمایش صورت گرفته ژنوتایپ الل­های پدری م.ف.(پسر متوفی) در چندین جایگاه ژنتیکی با ژنوتایب نمونه خون ارسالی از جسد مطابقت دارد (مثبت) (صفحه ۱۳۵). گزارش مورخ ۱۳۹۰/۰۵/۰۳ پلیس آگاهی حاکی است که چون تحقیقات نشان داده که م.س. در کار خرید و فروش مواد می‌باشد مأمورین به بهانه خرید مواد وی را دستگیر و از او تحقیق نموده‌اند. وی ابتدا منکر همکاری با م.گ. شده ولی از منزل وی مقداری از اموال مقتول کشف شده است و سرانجام متهم اقرار نموده است که با همکاری م.گ. در قتل مرحوم و آتش زدن اتومبیل وی شرکت داشته است. (صفحه ۱۶۷) آقای م.الف. خود را به وکالت از طرف م.گ. معرفی کرده است(صفحه ۱۷۳) و آقای ه.الف. وکیل پایه ‌یک دادگستری نیز خود را به وکالت از طرف م.س. معرفی نموده است(صفحه ۱۸۴) پاسخ مورخ ۱۳۹۰/۰۵/۱۶ پزشکی قانونی حاکی است که (وجود دوده در قسمت‌های مختلف راه‌های هوایی -به‌ خصوص حنجره- بیانگر تنفس وی در هنگام آتش‌سوزی بوده و در نتیجه فوت وی براثر سوختگی در زمان حیات رخ داده است ضمناً هرچند به دلیل از بین رفتن قسمت اعظم استخوان‌های جمجمه حدوث ضربه را نمی‌توان منتفی دانست لکن عدم وجود خون بر روی بقایای مغز و شکستگی از ناحیه درزهای استخوان جمجمه قویاً به نفع شکستگی جمجمه ناشی از سوختگی با درجه حرارت بالا می‌باشد) (صفحه ۱۸۷). از شخصی به نام س.خ. متولد ۱۳۷۳ باسواد به اتهام معاونت در قتل(عمد) مرحوم ع.ف. با تحریک و تشویق آقای م.گ. تحقیق شده نام­برده اظهار داشته اتهام را قبول ندارم من اطلاعی از موضوع ندارم سؤال شده طبق اظهارات م.س. قرص‌هایی را تهیه و به م.گ. برای خوراندن به مرحوم داده‌اید، پاسخ داده است قبول ندارم این موضوع واقعیت ندارد(صفحه ۲۰۰). از خانم ن.خ. متولد ۱۳۶۷ دانشجو به نام متهم تحقیق و از وی سؤال شده طبق سوابق(پرینت) تلفن شما با مرحوم ع.ف. ارتباط تلفنی داشته‌اید جواب داده است برای پیدا کردن کار با آقای ف. تماس تلفنی داشتم قرار بود که ایشان در شرکت خود یا شرکت یکی از دوستانش برای من کار پیدا کند(صفحه۲۰۲) در تحقیق دیگر که در نیروی انتظامی از متهم م.گ. به‌ عمل ‌آمده اظهار داشته م. مرحوم را هل داد و من با یک چوب که بغل درب گذاشته بودم(دسته کلنگ) زدم به سرش و م. پیک‌نیک چراغ‌ توری به طرفش پرت کرد و م. و من دست‌ها و پاهای مرحوم را با سیم بستیم(صفحه ۲۰۹) وی در ادامه اظهار داشته م. هل داد و خورد به دیوار سرش خونی شد و بلند شد و حتی دستش را به سرش زد دید خون می‌آید بعداً من با چوب دوستی به گیجگاه سرش ضربه زدم و افتاد و دست‌هایش را از در و دیوار گرفت و دوباره بلند شد و م. با پیک‌نیک زد(صفحه ۲۰۹ به بعد)، م.س. .نیز در تحقیق دیگر اظهار داشته من هیچ ضربه‌ای نزدم و م. با چوب درحالی‌که مهندس خم شده بود از پشت سر با چوب دسته کلنگ به سر مرحوم زد و فقط یک ضربه زد و سپس چوب را انداخت زیر گلوی مهندس چوب را نگه داشت … که سیم انداخت دور گردن مهندس از پشت زانویش را پشت سر مهندس گذاشت و خفه‌اش کرد حدود ده دقیقه طول کشید من هم پاهای مقتول را بستم … من چراغ‌ توری را پرتاب نکردم برداشتم که خانه آتش نگیرد(صفحه ۲۱۲). سرانجام به تاریخ ۱۳۹۰/۰۶/۰۲ آقای بازپرس قرار نهائی را چنین صادر کرده است: در خصوص اتهام آقایان الف- م.گ.ب- م.س. ردیف اول ۱-دایر بر قتل عمدی مرحوم ع.ف. ۲-آتش زدن جسد متوفی ۳-آتش زدن خودرو او ۴-سرقت اموال متوفی ۵-خیانت‌ در امانت و فروش مال غیر با فروش اموال شرکت متوفی تحت نگهبانی متهم ۶-رانندگی بدون گواهینامه با خودروی متوفی و متهم ردیف دوم (م.س.) متهم است به: ۱-شرکت در قتل (عمد) مرحوم ع.ف. ۲-شرکت در تحریق جسد متوفی ۳-شرکت در تحریق عمدی خودرو متوفی ۴-شرکت در سرقت اموال متوفی ۵-رانندگی بدون گواهینامه موتورسیکلت ۶-معامله مال غیر (اموال متعلق به شرکت متوفی از متهم ردیف اول با توجه به اینکه علت فوت مرحوم سوختگی اعلام گردیده آتش زدن عمدی در حوزه … واقع‌شده قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای … صادر کرده است با توجه به اختلاف در صلاحیت مقرر داشته است پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال شود که معاونت دادسرا با این قرار موافقت نموده است(صفحه ۲۲۲ تا ۲۲۴) شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان … در مقام حل اختلاف در صلاحیت به شایستگی دادسرای … حل اختلاف به عمل‌ آورده است (صفحه ۲۲۶) آقای ش.‌ ع. وکیل پایه ‌یک دادگستری خود را به وکالت از طرف خانم‌ها ب.و ب.ف. و خانم ک.م. (اولیای­ دم مرحوم ع.ف.) خود را معرفی کرده است(صفحه ۲۳۱) پس از انجام تحقیقات مقتضی توسط دادسرای … سرانجام به ‌موجب قرار نهایی مورخ ۱۳۹۰/۱۰/۱۲ به‌اختصار چنین اعلام نظر کرده است در خصوص اتهام آقایان: ۱-م.گ. مبنی بر مشارکت در قتل عمدی مرحوم ع.ف. و آتش زدن خودرو و سرقت اموال متوفی و خیانت‌ در امانت و فروش مال غیر با فروش اموال شرکت متوفی رانندگی بدون پروانه با خودرو متوفی ۲- م.س. دایر بر شرکت در قتل مرحوم ع.ف. و شرکت در آتش زدن خودرو مقتول و شرکت در سرقت اموال متوفی و معامله مال غیر و رانندگی بدون گواهینامه با موتورسیکلت بنا به دلایل احصایی در خصوص اتهام نام­بردگان دایر بر مشارکت در قتل عمد و آتش زدن خودرو و شرکت در سرقت و رانندگی بدون پروانه قرار مجرمیت صادر می‌گردد در خصوص اتهام م.گ. دایر بر فروش مال غیر و اتهام م.س. مبنی بر معامله بر مال غیر نیز قرار مجرمیت صادر کرده است در مورد اتهام فروش آهن قرار منع تعقیب صادر نموده و در خصوص اتهام م.گ. مبنی بر خیانت ‌در امانت نیز قرار منع تعقیب صادر کرده است. و در مورد اتهام متهمین دایر بر آتش زدن جسد مقتول نیز چون فوت براثر سوختگی اعلام‌شده لذا قرار منع تعقیب صادر کرده است.همچنین در خصوص اتهام س.خ. دایر بر معاونت در قتل مرحوم ف. به لحاظ عدم‌ کفایت دلیل قرار منع تعقیب صادر نموده که این قرار مورد موافقت دادسرا قرارگرفته است(صفحه ۳۱۸ به بعد) که قرارهای منع تعقیب صادره به شکات اعلام و پس از اعتراض پرونده در شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی جزایی … مطرح و قرار صادره تأیید شده است.(صفحه ۳۳۴) متعاقباً کیفرخواست نیز صادر و پرونده به دادگاه کیفری استان ارسال گردیده است(صفحه ۳۴۱) پرینت مکالمات تلفنی شخصی به نام م.(ظاهراً م.گ.با شخص دیگری که نام او مشخص نمی‌باشد و احتمالاً م.س. است) در پرونده وجود دارد که حاکی است طرفین در مورد قتل مهندس(مرحوم ف.) با یکدیگر مکالمه داشته‌اند (صفحه ۳۴۴ به بعد) شعبه اول دادگاه کیفری استان … در تاریخ ۱۳۹۱/۰۱/۱۴ دستور دعوت طرفین و نیز ارائه گواهی حصر وراثت را صادر نموده است(صفحه ۳۵۴) نامه اداره زندان … حاکی است که م.گ. علاوه بر اتهامات مذکور در کیفرخواست به اتهام شرکت در سرقت به عنف طلا محکوم ‌به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و به جرم ایراد صدمه بدنی غیرعمدی و رانندگی بدون گواهینامه محکوم به پرداخت دیه نیز شده است.(صفحه ۳۵۸). ع.الف. وکیل پایه یک دادگستری خود را به وکالت از طرف م.گ. معرفی کرده است(صفحه ۳۷۲) متعاقباً نیز ر.ن. وکیل پایه‌یک دادگستری به وکالت از طرف م.گ. معرفی شده است(صفحه ۳۷۴). جلسه دادگاه در تاریخ ۱۳۹۱/۰۳/۱۶ تشکیل شده ابتدا الف. وکیل م.گ. در دادگاه حاضرشده و وکالت خود را به ن. محول نموده است سپس نماینده محترم دادستان تقاضای مجازات متهمین را نموده است آقای م.ف. نیز به‌ عنوان ولی‌دم مقتول تقاضای قصاص متهمین را کرده است. خانم ب.ف. و ب.ف.(فرزندان مقتول) و نیز خانم ک.م. (مادر مرحوم ع.ف.) نیز تقاضای قصاص متهم را نموده‌اند. م.ف. در این جلسه اظهار داشته پدرم با هزینه شخصی م.گ. را داماد کرده است. آقای ع.ن. وکیل اولیای دم نیز در مورد تقاضای اولیای دم مبنی بر قصاص نفس توضیحاتی داده‌اند و دلایل مجرمیت متهمان را احصاء کرده‌اند(صفحه ۳۸۳ به بعد). دادگاه به متهم ردیف اول م.گ. اتهاماتش را مبنی بر شرکت در قتل عمدی مرحوم ع.ف. با سوزاندن خودرو او و سرقت اموال مرحوم و فروش مال غیر و رانندگی بدون پروانه را تفهیم کرده وی گفته است شب حادثه من با م.س. که از قبل دوست بودیم و م. به مواد مخدر شیشه و حشیش اعتیاد داشت ولی من معتاد نبودم و م. چون جایی نداشت برای مصرف مواد بیشتر اوقات شب‌ها و روزها به شرکت می‌آمد و آقای ف. با آمدن آقای س.(به شرکت) مخالف بود(صفحه ۳۹۸) وی سپس به شرح حادثه پرداخته و اظهار داشته مرحوم برای آن‌ها شام تهیه کرده و سپس آقای س.ی داماد آقای ف. با سه نفر دیگر به شرکت می‌آیند و پس از خوردن نوشابه می‌روند و بعد اظهار داشته من با مرحوم به خاطر حساب ‌و کتاب بحث­مان شد دو نفرمان سر این موضوع از جا بلند شدیم م. داشت حشیش می‌کشید سیگار خود را خاموش کرد و بلند شد من و مهندس جر و بحث­مان بالا گرفت من پول می‌خواستم مهندس می‌گفت می‌دهم ولی الآن ندارم بعد م. مهندس را هل داد سرش خورد به دیوار و سرش شکست که گوشه دیوار خونی شد من یک چوب که دسته کلنگ بود برداشتم و به طرفش رفتم که بزنم چوب را از من گرفت و گفت چکار می‌کنی و من با چوب حمله‌ور شدم مهندس دفاع کرد با دو دست ضربه چوب مرا گرفت من از ترس آمدم عقب و م. چراغ‌ توری را که وسط بود برداشت و زد به سرش(متهم سمت راست سرش را نشان داده است) رفتم سر مهندس را گذاشتم بالای شلوارم دیدم نفس ندارد م. مرا تهدید کرد گفت بیا پول‌هایش را برداریم برویم م. رفت از اتاق‌های دیگر سیم برق آورد من گفتم همین‌جا دفنش کنیم م. گفت سگ‌های آگاهی جسد را پیدا می‌کنند م. می‌گفت اگر جسد بماند مأمورین آگاهی انگشت‌نگاری می‌کنند باید او را بسوزانیم دست‌های جسد را م. بست چون م. چاقو داشت امکان داشت مرا بزند حرف‌های او را گوش می‌کردم خودم نیز ترسیده بودم مهندس زنده نبوده چون وقتی سرش را روی پایم گذاشتم فهمیدم؛ من با ماشین دنده ‌عقب آمدم ماشین را آوردم نزدیک اطاق دو نفری متوفی را گذاشتیم صندوق‌ عقب م. با موتور جلو می‌رفت من هم پشت سرش رفتم م. از داخل کارگاه یک قوطی نوشابه خانواده خالی را برداشت که بنزین تهیه کند من جلو پارک …. ایستادم م. رفت بنزین گرفت و بطری بنزین را از قسمت شاگرد انداخت داخل و گفت پشت سر من بیا رفتیم جاده … دیدم م. به جاده فرعی کشید ۲۰ متر از جاده اصلی دور شدم سراشیبی بود م. آمد پیش من و من هم پیاده شدم مهندس را از صندوق ‌عقب برداشتیم اول گذاشتیم پشت فرمان بعد سیم‌ها را باز کردیم و کمربند خود را م. به مهندس بست م. بنزین را داد به من و گفت کاپوت را باز کن و سیم‌ها را قطع کن و بنزین را بریز روی موتور که هر کس ببیند بگوید ماشین نقص فنی داشت … بنزین را به همه قسمت‌های خودرو ریخت کیف سامسونت را که مدارک داخلش بود غیر از چهارصد هزار تومان پول که م. در داخل شرکت برداشته بود بنزین ریخت و من موتور را روشن کردم با همان چوبی که در دست داشتم و منتظر بودم م. آتش بزند فرار کنیم برویم یک‌کم رفت نزدیک‌تر کبریت را انداخت به صندوق ‌عقب ماشین که ماشین آتش گرفت و آمد جلو موتور نشست و من پشت سرش و چوبی که در دست داشتم در جاده انداختم من ماشین را آتش نزدم چون معتاد نبودم که کبریت یا فندک داشته باشم(صفحه ۴۱۰). اقرار قبلی وی به او تفهیم شده اظهار داشته مرا توی آگاهی زیاد زدند که پایم از جا درآمد و م. مرا تهدید کرده بود(صفحه ۴۱۱). دادگاه در پایان دستور داده است که متهمان به زندان اعزام و به ‌صورت جداگانه نگهداری شوند و ممنوع‌الملاقات باشند(صفحه ۴۱۲) این جلد موضوع قابل‌توجه دیگری ندارد. ۲-جلد دوم: آقای ع.الف. به وکالت از طرف موکل خود(م.گ.) لایحه‌ای تقدیم داشته و تقاضای صدور حکم برائت وی را نموده است(صفحه ۴۵۳) در جلسه مورخ ۱۳۹۱/۰۷/۱۸ دادگاه ابتدا نماینده محترم دادستان از کیفرخواست دفاع کرده‌اند سپس م.گ. به نام متهم توضیحات دیگر به سمع دادگاه رسانده و گفته است من فقط یک ضربه چوب در درگیری از کمر به پایین مقتول زدم رانندگی که کردم از روی تهدید بود و من ماشین مقتول را که وی داخل آن بود آتش نزدم (صفحه ۴۵۷) آقای ع.الف. وکیل متهم نیز از وی دفاع کرده است(صفحه ۴۵۹) آقای وکیل دیگر متهم به نام ح.الف. نیز اظهارات اولیه موکل خود را مخدوش دانسته است(صفحه ۴۶۱) دادگاه به متهم م.س. اتهامش را مبنی بر مشارکت در قتل عمدی مرحوم ع.ف. تحریق خودرو مرحوم سرقت اموال و فروش مال غیر و رانندگی بدون پروانه را تفهیم نموده است. متهم به شرح ماجرا پرداخته و اظهار داشته س.خ. مقداری قرص به م.گ. داد و گفت از قرص‌هایی است که پدرم شیمیایی است، مصرف می‌کند و م. قرص‌ها را گرفت و داخل شام ریخت و بعد غذا را به خورد مرحوم ف. داد و ایشان به خواب رفت باز همان شب نقشه قتل را کشید ساعت ۲ به منزل بازگشتم … وی توضیح داده است که شب دیگر م. با چوبی که داشت از پشت سر به مرحوم حمله کرد و به پشت سرش زد و چوبی که در دست داشت به زیر گلوی مرحوم انداخت و با قدرت داشت خفه‌اش می‌کرد … مرحوم ف. به م. می‌گفت من تو را داماد کردم و به تو پول دادم داری چکار می‌کنی ولم کن، پای م. به چراغ ‌توری خورد و موجب آتش‌سوزی قسمت پائین پیک‌نیک شد که من آن را خاموش کردم و م. وی را به طرز فجیعی خفه کرد م. با چند تکه از سیم برق مجدداً به داخل اتاق برگشت و سیم زیر گلوی مهندس انداخت و با قدرت کشید بعد نبض مهندس را گرفت و گفت نبضش نمی‌زند. وی سپس توضیح داده است که م. کیف سامسونت و اموال دیگر را برداشت و درب کیف را باز کرد و چهارصد هزار تومان و یک چک تاریخ گذشته سی میلیون تومانی توی آن بود و گفت توی اتاق نگهبانی دفنش کنیم بعد دو نفری او را توی صندوق‌ عقب ماشین گذاشتیم وی توضیح داده است که پس از تهیه بنزین م. آن را روی ماشین ریخته و با فندک بطری را آتش زده و آن را داخل خودرو انداخت و خودرو را آتش زد(صفحه ۴۷۹). آقای ه.الف. به وکالت از طرف م.س. لایحه‌ای تقدیم نموده و توضیح داده است که گ. مرتکب قتل مرحوم شده و موکل او گناهی نداشته است(صفحه ۵۰۴). در جلسه مورخ ۱۳۹۱/۰۸/۰۱ نیز وکیل متهم مزبور به دفاع از وی پرداخته است (صفحه ۵۰۵ تا ۵۱۰) دادگاه جلسه را برای استماع اظهارات گواهان تجدید نموده است(صفحه ۵۱۱) در جلسه مورخ ۱۳۹۱/۱۰/۱۲ آقای ح.الف. به وکالت از طرف م.گ. اظهار داشته که سه تن از شهود از طرف خانواده متهم ردیف دوم (م.س.) تهدید شده‌اند که به همین جهت دادگاه جلسه را برای استماع شهادت شهود تجدید کرده است(صفحه ۵۳۲) در جلسه مورخ ۱۳۹۱/۱۰/۲۲ آقای ر.د. ۲۸ ساله به نام گواه حاضر شده و گفته است من پنج سال است به اتهام مواد مخدر در زندان می‌باشم و در زندان با م. و م. آشنا شدم یک روز م. و م. سر و صدا کردند م. گفت من ف. را کشته‌ام و عذاب وجدان گرفته‌ام من به تو(یعنی م.) ۲۰ میلیون تومان می‌دهم که بگو من کشته‌ام و اگر پول را قبول نکنی و در دادگاه اقرار نکنی خانه‌ات را آتش می‌زنم(صفحه ۵۳۷) در جلسه مورخ ۱۳۹۱/۱۰/۲۵ نیز آقای ح.الف. ۳۴ ساله اظهار داشته یک خانم را بردیم سوله در آنجا خفت کردیم و طلاهایش را گرفتیم بعد گیر افتاده و به زندان افتادیم، م.س. در زندان به من گفت سرقت را بینداز گردن م.گ. و گفت مهندس را کشتیم و بردیم جاده … آتش زدیم(م. گفت) آتش زدم(صفحه ۵۳۹ به بعد) در جلسه مورخ ۱۳۹۱/۱۰/۲۷ نیز از س.خ. متولد ۱۳۷۳ به نام گواه تحقیق‌شده اظهار داشته م.گ. و م.س. را به اتهام قتل به آگاهی آورده بودند مرا به خاطر سرقت آنجا خواسته بودند م. داشت گریه می‌کرد از او سؤال کردم به من گفت شخصی را کشته‌ام و با یکی بوده‌ام اسم او را نگفت مأمور مرا خواست دو سیلی زد گفت به شما چه گفته من همین را به مأمور آگاهی گفتم(صفحه ۵۴۲ به بعد) م.ف. وکیل پایه ‌یک دادگستری نیز به وکالت از طرف آقای م.س. خود را معرفی کرده است(صفحه ۵۷۳) پس از رسیدگی‌های لازم سرانجام در جلسه مورخ ۱۳۹۱/۲۰/۱۷ از متهمین م.گ. و م.س. آخرین دفاع اخذشده م.گ. گفته است م.س. اعتیاد داشته و من فقط شب حادثه رانندگی کردم و از آتش زدن ماشین و وسایل مرحوم خبر نداشتم از م.س. نیز آخرین دفاع اخذشده اظهار داشته م.گ. با چوب کلنگ بر سر مقتول ضربه وارد کرده و او را به قتل رسانده است وکلای متهمان نیز از آنان دفاع کرده‌اند (صفحات آخر رسیدگی فاقد شماره می‌باشند) دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به‌ موجب دادنامه شماره ۰۰۸۵- ۱۳۹۱/۲۰/۲۲ به‌اختصار چنین رأی صادره کرده است: در خصوص شکایت اولیای دم مرحوم ع.ف. ع.ه ۱-م.گ ۲-م.س. دایر بر شرکت در قتل عمدی مرحوم ع.ف. براثر سوختگی شدید و سرقت اموال و رانندگی بدون پروانه و معامله مال غیر (بیست ‌و هفت پاکت سیمان) بنا به دلایل احصایی ازجمله شکایت اولیای دم و تقبل پرداخت فاضل دیه، نظریه پزشکی قانونی و اقاریر متهمان در مرجع انتظامی و بازپرسی و صورت‌جلسه مواجهه حضوری و پرینت مکالمات تلفنی نام­بردگان را با حصول علم مجرم شناخته و به استناد مواد ۱۲۵- ۱۴۰- ۲۱۱- ۲۱۴ بند الف ماده ۲۹۰ -۳۰۱- ۳۴۷ و سایر مواد احصایی در رأی از قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ و ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری هر دو متهم را به قصاص نفس با پرداخت ۱/۲ دیه کامل مرد مسلمان به ‌عنوان فاضل دیه و از جهت تحریق خودرو هر یک را به سه سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و در مورد اتهام سرقت وسایل و مدارک هر یک به تحمل ده سال حبس تعزیری و هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری و استرداد اقلام مسروقه مسترد شده به شکات و هر یک از متهمان را به اتهام خرید و فروش مال غیر به هفت سال حبس تعزیری و استرداد ۲۷ پاکت سیمان و پرداخت یک ‌میلیون و شش‌صد و بیست هزار ریال جزای نقدی و نیز هر یک را به اتهام رانندگی بدون گواهینامه به پرداخت یک ‌میلیون ریال جزای نقدی محکوم کرده است(صفحه ۶۳۰)، آقای ع.الف. به وکالت از طرف آقای م.گ. درخواست تجدیدنظر از رأی مزبور را نموده و توضیح داده است که آقای م.س. که معتاد بوده اقدام به آتش‌سوزی کرده است آقای ح.الف. نیز لایحه‌ای به ‌عنوان تجدیدنظرخواهی به وکالت از طرف م.گ. تقدیم کرده است همچنین آقایان الف.ف. و ه.الف. نیز به وکالت از طرف م.س. لایحه تجدیدنظرخواهی نسبت به ‌حکم صادره را تقدیم داشته و توضیح داده‌اند که موکل آن‌ها از ابتدا انتساب قتل عمد را تکذیب کرده است و م.گ. را عامل قتل معرفی کرده است. مشروح لوایح مربوط به هنگام شور قرائت می‌شود پرونده به دیوان عالی کشور ارسال رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. توضیحات فتوکپی دادنامه شماره۴۰۰۷۱۷- ۱۳۹۰/۰۷/۱۰صادره از شعبه ۱۰۴ دادگاه عمومی … و دادنامه شماره ۰۰۲۶۸ – ۱۳۹۰/۱۰/۲۸شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان که حاکی از محکومیت آقای م.گ. به اتهام سرقت به عنف از خانم ش.ن. می‌باشد نیز ضمیمه گردیده است. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید، پس از قرائت گزارش آقای بلادی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای قاسمی دادیار دیوان عالی کشور اجمالاً مبنی بر تأیید دادنامه صادره در خصوص محکومیت به قصاص نفس و محکومیت به اتهام رانندگی بدون پروانه و نقض دادنامه صادره در خصوص محکومیت به اتهام سرقت و فروش مال غیر مشاوره نموده چنین رأی می‌دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای۱- م.گ. با وکالت ع.الف. و ح.الف. وکلای پایه‌ یک دادگستری ۲- آقای م.س. با وکالت الف.ف. و ه.الف. وکلای پایه ‌یک دادگستری نسبت به دادنامه معترض‌ٌعنه که به‌ موجب آن تجدیدنظر خواهان از حیث اتهام مشارکت در قتل عمدی مرحوم ع.ف. به قصاص نفس با پرداخت تفاضل دیه (به تجدیدنظر خواهان) محکوم‌ شده‌اند و نیز از لحاظ اتهام شرکت در تحریق خودرو، سرقت وسایل و مدارک و فروش مال غیر حسب مورد به تحمل حبس و شلاق و ردّ مال محکوم گردیده‌اند. اولاً: در خصوص محکومیت تجدیدنظر خواهان به قصاص نفس با عنایت به مجموع محتویات پرونده هرچند که م.گ. در ابتدا اظهار داشته که به ‌تنهایی مرتکب قتل و آتش زدن جسد گردیده است(صفحه ۴۹و۶۰) لکن با عنایت به تحقیقات بعدی که حاکی است نام­برده اظهار داشته است من و م. قرار گذاشتیم هرکدام که گیر افتادیم(دستگیر شدیم) اسم دیگری را نبریم(صفحه۹۱) و نظر به اقاریر اولیه م.س. که ضمن آن اعتراف نموده که به هنگام وقوع درگیری بین م.گ. و مقتول حضور داشته و گوشی همراه مقتول نیز در منزل وی کشف شده که در این مورد اظهار داشته قبول دارم گوشی‌ها را م. برداشت داد به من(صفحه۹۸) و با توجه به صورت‌جلسه مورخ ۱۳۹۰/۰۵/۰۱ که در مواجهه حضوری به‌ عمل ‌آمده بین م.گ. و م.س. ابتدا م. اظهار داشته که من با دسته کلنگ(چوب) زدم و م. هل داد و بعد از فوت مرحوم دست‌ و پاهای مرحوم را بستیم سپس من و م. بنزین ریختیم و جسد را آتش زدیم و با موتور م. فرار کردیم و متقابلاً م.س. اظهارات وی را تصدیق کرده و گفته است قبول دارم با م. چنین کاری کرده‌ایم م. با چوب به سر مرحوم زد و او را خفه کرد سپس به ‌اتفاق دست و پای مرحوم را با سیم بستیم و او رادر پتو پیچیدیم و به داخل شهر آمدیم بنزین گرفتیم و به جاده … بردیم و آتش زدیم(صفحه۸۷) و نظر به گواهی‌های پزشکی قانونی خصوصاً در مورد اینکه علت اصلی فوت را سوختگی شدید مقتول اعلام نموده است(صفحه۱۳۳و۱۸۷)و بالاخره با توجه به نحوه مدافعات تجدیدنظر خواهان در جلسات دادگاه که هریک سعی نموده دیگری را مسبب قتل مرحوم ع.ف. معرفی نماید م.س. اظهار داشته م.گ. بود که با چوب کلنگ بر سر مقتول زده و او را به قتل رسانده است(جلسه مورخ ۱۳۹۲/۱۰/۱۷) و م.گ. اظهار داشته برای آتش‌سوزی چون آقای س. اعتیاد داشتند همیشه وسایل آتش‌زا مثل کبریت همراه داشتند حتی از پمپ‌بنزین خود ایشان بنزین گرفتند(جلسه مورخ ۱۳۹۲/۱۰/۱۷)که مجموعه اظهارات نام­بردگان حاکی از آن است که تجدیدنظر خواهان در دادگاه نیز حضور خود را در صحنه قتل و آتش‌سوزی نفی ننموده‌اند که از تحقیقات مذکور نتیجه‌گیری می‌شود که هر دو نفر در صحنه وقوع قتل حاضر بوده‌اند و هر یک به نحوی در ایراد صدمه و آتش زدن مرحوم ع.ف. مشارکت داشته‌اند خصوصاً که م.گ. دارای سابقه کیفری سرقت به عنف نیز بوده است و پرینت مکالمات تلفنی منتسب به تجدیدنظر خواهان نیز حکایت از سبق تصمیم نام­بردگان جهت قتل مرحوم دارد(صفحه۳۴۴ به بعد) لذا ایرادی اساسی از نظر شکلی و ماهوی بر دادنامه تجدیدنظر خواسته در این قسمت وارد نمی‌باشد و با ردّ دفاعیات تجدیدنظر خواهان و آقایان وکلای ایشان مستنداً به بند الف ماده ۲۶۵ قانون آئین دادرسی کیفری دادنامه معترض‌ٌعنه تأیید و ابرام می‌گردد. ثانیاً: در خصوص تجدیدنظرخواهی محکومٌ‌علیهما و آقایان وکلای ایشان نسبت به آن قسمت از دادنامه تجدیدنظر خواسته که بر اساس آن هر یک از متهمان را به اتهام تحریق خودرو به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم کرده است. با عنایت به اینکه حسب ظاهر هدف از آتش زدن خودرو به قتل رساندن مقتول و محو آثار جرم بوده است که گواهی پزشکی قانونی نیز مؤید وقوع قتل درنتیجه آتش‌سوزی می‌باشد لذا آتش زدن خودرو مقدمه قتل محسوب می‌گردد خصوصاً که دلیلی وجود ندارد که مقتول بر اثر ضربه وارده به سر او به قتل رسیده باشد بنابراین رأی صادره در این قسمت با ایراد روبرو است. ثالثاً: در مورد تجدیدنظرخواهی آقایان م.گ. و م.س. نسبت به آن قسمت از دادنامه تجدیدنظر خواسته که به‌ موجب آن هر یک از نام­بردگان به اتهام سرقت به تحمل ده سال حبس تعزیری و۷۴ ضربه شلاق محکوم گردیده‌اند نظر به اینکه دادگاه محترم در صدور دادنامه معترضٌ‌عنه به ماده ۶۵۱ قانون مجازات اسلامی(مصوب سال۱۳۷۵) استناد نموده است درحالی‌که در صدر ماده مرقوم آمده است که(هرگاه سرقت جامع شرایط حد نباشد ولی مقرون به تمام پنج شرط ذیل باشد …) و در پرونده امر وجود پنج شرط مذکور در ماده در مورد تجدیدنظر خواهان محرز نمی‌باشد لذا از این حیث نیز رأی صادره واجد ایراد قضایی است. رابعاً:‌ در مورد محکومیت تجدیدنظر خواهان به اتهام خرید و فروش مال غیر نظر به اینکه حسب محتویات پرونده م.گ. نگهبانی انباری که پاکت‌های سیمان در آن نگهداری می‌شده است را بر عهده داشته که وی سیمان‌ها را برداشته و جهت فروش به م.س. داده است با این وصف اقدام م.گ. خیانت درامانت موضوع ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی محسوب می‌گردد و در مقام تردید بین خیانت درامانت و کلاهبرداری(فروش مال غیر) مجازات خفیف‌تر یعنی خیانت درامانت لحاظ خواهد شد و نه فروش مال غیر و در مورد تجدیدنظر خواه دیگر م.س. نیز هرچند عنوان معامله بر مال غیر می‌تواند مصداق داشته باشد لکن چون تعیین مجازات برای او مرتبط با میزان مجازاتی خواهد بود که برای م.گ. تعیین می‌گردد و به عبارتی به نحوی بین اعمال نام­بردگان ملازمه وجود دارد، در این قسمت نیز رأی دادگاه محترم مواجه با اشکال می‌باشد، لذا در کلیه موارد مذکور (سرقت – تحریق و کلاهبرداری) اعتراض تجدیدنظر خواهان و آقایان وکلای ایشان وارد است. مستنداً به بند ۴ از شق ب ماده ۲۶۵ قانون آئین دادرسی کیفری دادنامه تجدیدنظر خواسته در موارد اخیرالذکر نقض و رسیدگی مجدد به شعبه دیگر از محاکم کیفری استان … ارجاع می‌شود، ارشاداً متذکر می‌گردد که در جرائم تعزیری رعایت مقررات مربوط به تعدد جرم لازم است. خامساً: در خصوص محکومیت تجدیدنظر خواهان به اتهام رانندگی بدون پروانه با عنایت به اقرار صریح ایشان به نداشتن گواهینامه رانندگی وسیله نقلیه موتوری ایرادی اساسی از جهت شکلی و ماهوی بر دادنامه تجدیدنظر خواسته وارد نبوده با ردّ اعتراض ایشان مستنداً به بند الف ماده ۲۶۵ قانون آئین دادرسی کیفری دادنامه معترضٌ‌عنه در این قسمت تأیید و ابرام می‌گردد.
شعبه ۷ دیوان عالی کشور – رئیس و عضو معاون
حسین انتظاری – سید عباس بلادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *