زنان نیز می توانند در مواردی که دچار عسر و حرج شدند علیه شوهر خود اقدام به ارسال اظهارنامه و پس از آن ، طرح دعوا در دادگاه نمایند نمایند . اما سوالی که مطرح می شود آن است که چگونه می توانم عدم تمکین شوهرم را اثبات کنم ؟ به عبارت دیگر ، نحوه اثبات ترک منزل توسط شوهر چگونه است ؟
- در پاسخ به این سوال باید گفت که عدم تمکین مرد ممکن است مصادیق مختلفی داشته باشد ؛ همچون عدم تمکین خاص یا برقرار نکردن رابطه زناشویی ( به دلیل بیماری یا به دلایل دیگری که غیر موجه هستند ) ، عدم تمکین به صورت ترک کردن زندگی مشترک بدون دلیل موجه ، عدم تمکین به دلیل بلاتکلیف گذاشتن زن و عدم تشکیل زندگی مشترک و … .
- در هر یک از این موارد یا سایر موارد احتمالی ، زن می تواند اقدام به ارسال اظهارنامه حقوقی نموده و در جلسات دادگاه شرکت نموده و ادعای خود مبنی بر عدم تمکین شوهر یا ترک منزل توسط شوهر را به دادگاه ارائه دهد و بگوید که در عین اینکه وی زمینه های زندگی مشترک را با همسر خود فراهم آورده و به وی علاقمند است ، شوهر نسبت به وی تمکین و علاقمندی نشان نمی دهد و در عین حال ، زن از شوهر خود تمکین می کند .
- در این شرایط ، قاضی دادگاه به موضوع رسیدگی می کند و ممکن است که مرد و زن را به جلسه دادگاه دعوت نماید و سوالاتی را از مرد برای اطلاع از دلایل عدم تمکین بپرسد . سوالات قاضی در جلسه تمکین در نحوه اثبات عدم تمکین مرد و اثبات ترک منزل توسط شوهر نقش مهمی ایفا می کند .
- اگر مرد برای عدم تمکین خود و عدم پاسخ به نیازهای همسر خود دلایل قانع کننده ای نداشته باشد ، قاضی وی را ملزم به زندگی مشترک با همسر می نماید . هر چند نمی توان مرد را مجبور کرد که با همسر خود رابطه زناشویی داشته و برای وی عروسی بگیرد و به زندگی مشترک باز گردد ، اما اگر حکم الزام به تمکین توسط شوهر صادر شد ولی باز هم مرد زندگی خانوادگی را ترک کرد ، زن می تواند از حق طلاق استفاده نماید .
اثبات عدم تمکین مرد
- اثبات عدم تمکین مرد یا اثبات سایر دعاوی جایگزین دعوای عدم تمکین مرد همچون اثبات عدم پرداخت نفقه ، اثبات عسر و حرج در زندگی زناشویی به واسطه ترک منزل توسط شوهر و … می تواند با همه ادله اثبات دعوی که در اختیار زوجه قرار دارد انجام شود . به عنوان نمونه در صورتی که دوستان ، خانواده ، همسایه یا آشنایان در جریان عدم تمکین مرد هستند ، می توان از آنها تقاضا نمود که با ارائه شهادت ، به زن کمک کنند تا عدم تمکین مرد به واسطه امور مذکور اثبات شود .
- اگر صاحبخانه یا همسایه ها در جریان ترک زندگی مشترک توسط شوهر و احیانا دعواهای میان زن و شوهر قرار گرفته باشند ، می توان استشهادیه محلی تنظیم و آن را به دادگاه صالح در دعوای الزام به تمکین ارائه داد . اگر هم عدم تمکین مرد به دلیل این باشد که وی برای آغاز زندگی مشترک با همسر خود اقدامی نمی کند ، می توان ابتدا اظهارنامه تنظیم کرد و در آن از آمادگی برای تمکین زن نوشت و اگر مرد به این اظهارنامه توجهی نکرد ، با ضمیمه کردن متن آن به دادخواست ، عدم تمکین مرد را اثبات کرد .
- علاوه بر اینها ممکن است که عدم تمکین در راستای خودداری مرد از پاسخ به نیازهای زناشویی زن بوده باشد و مرد به اندازه متعارف با همسر خود رابطه زناشویی برقرار نمی کند . در این خصوص ، نمی توان به شهادت شهود اتکا نمود ؛ چرا که برقراری رابطه زناشویی مثل ترک زندگی مشترک نیست و امری است که صرفا زوجین از آن اطلاع دارند . البته اگر مرد زندگی مشترک را ترک کرده باشد ، قرینه ای بر آن است که با همسر خود نیز رابطه زناشویی برقرار نمی کند .
- در این حالت هر چند اثبات عدم تمکین مرد یا نشوز مرد به خاطر امتناع از رابطه زناشویی در دادگاه بسیار دشوار است ، اما اگر مرد نزد قاضی دادگاه اقرار نماید که با همسر خود رابطه جنسی ندارد ، عدم تمکین مرد برای دادگاه اثبات می شود و اگر مرد پس از صدور حکم دادگاه باز هم نیازهای همسر خود را برطرف نکند ، زن به استناد عسر و حرج می تواند تقاضای طلاق از همسر خود را نماید ؛ هر چند مرد نیز می تواند اقدام به تجدید نظر خواهی از حکم الزام به تمکین نماید .
- بنابراین در تمامی این موارد ، زن برای اثبات عدم تمکین مرد یا برای اثبات سایر دعاوی که بهتر است به جای دعوای عدم تمکین مرد مطرح نماید ( مانند دعوای نفقه ، دعوای الزام به تهیه منزل مناسب و … ) ، می تواند به شهادت شهود ، استشهادیه محلی ، اقرار خود مرد و یا اظهارنامه فرستاده شده استناد نماید و هر سند ، مدرک یا دلیل دیگری که نشانگر عدم تمکین مرد باشد ، در صدور حکم دادگاه موثر است .