شرایط سقوط تعهدات در قانون مدنی

شرایط سقوط تعهدات

مطابق با قانون مدنی، هر تعهدی که صحیح و مطابق با قانون ایجاد شده باشد برای طرفین الزام آور بوده و می بایست طرفین به مفاد آن پایبند باشند، اما در مواردی قانون گذار، شرایطی را پیش بینی نموده است تا در صورتی که طرفین به آن رضایت دهند، تعهد قانونی ایجاد شده، ساقط شده و از بین می رود.

موارد سقوط تعهدات، یعنی مواردی که اگر اتفاق بیفتند رابطه قراردادی بین دو طرف خاتمه می پذیرد؛ به عبارت دیگر، اگر یکی از این اتفاقات بیفتد، دیگر تعهدی وجود ندارد.

در ماده ۲۶۴ قانون مدنی شرایط سقوط تعهدات ذکر گردیده که به شرح زیر می باشد:

۱ – بوسیله وفاء بعهد.
۲ – بوسیله اقاله.
۳ – بوسیله ابراء.
۴ – بوسیله تبدیل تعهد.
۵ – بوسیله تهاتر.
۶– بوسیله مالکیت مافی‌الذمه.

وفای به عهد

اولین و البته بدیهی ترین شکل سقوط تعهدات، انجام دادن آن تعهد می باشد. بنابراین با انجام و خاتمه تعهد مطابق با توافق طرفین، تعهد از بین خواهد رفت اما این موضوع را در انجام تعهد (وفا) باید در نظر گرفت که متعهد باید مالی را که در مقام وفای به تعهد ادا می نماید، مالک آن باشد و از نظر عقلی و سنی (در حقوق به اهلیت داشتن مشهور است) توانایی انجام تعهد را داشته باشد.

بنابراین اگر کسی ورشکسته باشد یا به سن رشد نرسیده باشد (۱۸ سال تمام) یا اصلا مالی را که در مقام وفای به عهد پرداخته است متعلق به خود نبوده بلکه مالک آن شخص دیگری بوده باشد، وفای به عهد صحیح نمی باشد و تعهد همچنان باقی خواهد بود.

این موضوع را هم باید در نظر داشت که متعهد نمی تواند به اجبار مال یا تعهدی دیگری را به نفع طلبکار انجام دهد حتی اگر ارزش و بهای آن مال بیشتر باشد.

اقاله

اقاله به معنی بازگشایی و تفاسخ است. اقاله در معنی حقوقی به معنی بازکردن عقد است. به عبارت دیگر اقاله، عقدی است که با رضایت، توافق، اراده طرفین همراه است و به واسطه آن عقد سابق به طول کامل یا جزئی منهدم می‌شود. اقاله در حقیقت باعث سقوط تعهدات نمی‌شود بلکه موجب انحلال عقد است و عقد را منحل می‌کند.

در اقاله طرفین توافق می‌کنند که عوضین به همان شکلی که هستند مجدد به صاحب اول بازگردانده شوند. لازم به ذکر است که کاستن یا اضافه کردن به دو عوض مجاز نیست. به عبارت دیگر اقاله یک راه برای برگشت عوضین است و نمی‌توان از آن به عنوان راهی برای تملیک یک چیز جدید استفاده کرد. یعنی اگر شرط شود که در اقاله عوضین با کم و یا زیاد شدن بازگردانده شوند، دیگر اقاله مطرح نیست و در حقیقت یک عقد جدید ایجاد می‌شود. با این حال طرفین می‌توانند توافق کنند که عوضین به همان مقدار و همان شکلی که هستند بازگردانده شوند و در کنار آن ضمن عقد شرط دیگری برای یک تعهد خارجی درنظر بگیرند بدون اینکه این شرط، به عوضین ربطی داشته باشد.

اقاله فقط در عقود امکان‌پذیر است اما در چند مورد امکان اقاله وجود ندارد:

– اقاله برای انحلال قرارداد است و در ایقاع قابل اجرا نیست
– اقرار قابل اقاله نیست
– خود اقاله را نمی‌توان اقاله کرد
– وقف و نکاح قابل اقاله نیست

ابراء

کلمه ابرا نیز به معنای چشم پوشی و گذشت کردن می باشد. در اصطلاح حقوقی اگر بر فرض مثال شخصی به هر عاملی از شخص دیگر طلبکار شود، و با میل و اختیار خود، طلب و حق خود را ببخشد به آن ابرا می گویند.

از آنجایی که اساس و اصول ابرا، مبتنی بر گذشت و احسان به دیگری می باشد، طلبکار (ابرا کننده) باید در صحت کامل عقل این اقدام را انجام دهد.

برای مثال: شخصی که دارای اختلال حواس می باشد یا کودکی که به سن قانونی نرسیده است نمی تواند بدهکار را ابرا نماید، زیرا اصولا این عمل منجر به ایجاد ضرر و زیان برای طلبکار خواهد شد که گذشت و ابرای اشخاص مذکور با توجه به وضعیتی که دارند خلاف مصلحت آنها می باشد.

تبدیل تعهد

با جایگزین کردن یک تعهد به جای یک تعهد دیگر، تبدیل تعهد اتفاق می‌افتد. به عبارت دیگر با جایگزین شدن تعهد جدید، تعهد قبلی از بین می‌رود و یک تعهد تازه ایجاد می‌شود. با این جایگزینی و تبدیل، تعهد قبلی ساقط می‌شود. تبدیل تعهد به طور همزمان هم موجب سقوط تعهد می‌شود و هم باعث پیدایش تعهد است. در ادامه به انواع تبدیل تعهد اشاره خواهیم کرد:

– تبدیل تعهد با تبدیل موضوع تعهد: در این حالت موضوع تعهد تغییر می‌کند. برای مثال قرار است یکی به طرف دیگر قرارداد برنج بدهد اما با توافق به جای جو، به طرف مقابل ذرت می‌دهد.
– تبدیل تعهد به واسطه تبدیل سبب یا همان منشا تعهد
– تبدیل تعهد به دلیل تبدیل متعهد: در این حالت، عقد میان متعهدله و شخص ثالث منعقد می‌شود. لازم به ذکر است که برای انتقال دین می‌توان از عقد ضمان و یا حواله استفاده کرد و با انتقال دین، دین از بین نمی‌رود و فقط به شخص دیگری منتقل می‌شود.
– تبدیل تعهد به واسطه تبدیل متعهدله: در این حالت، متعهدله طلب خود را به یک شخص ثالث منتقل می‌کند.

تهاتر

تهاتر به معنی مبادله کالا و برابر شدن است. در اصلاح حقوقی تهاتر زمانی اتفاق می‌افتد که هر دو طرف معامله به هم بدهکار و از هم طلبکار باشند و بدهی آن‌ها در برابر هم قرار بگیرد و با تهاتر از بین برود.

برای مثال شما پنجاه هزارتومان به برادرتان بدهکارید و او هم پنجاه هزارتومان به شما بدهکار است. به این شرایط تهاتر می‌گویند که به واسطه آن طرفین مبلغی را به یکدیگر نمی‌پردازند.

تهاتر ممکن است قهری،‌ قراردادی یا ایقاعی باشد. تهاتر قهری زمانی اتفاق می‌افتد که جنس، موضوع، اوصاف، زمان و مکان تادیه دیه یکی باشد. با این حال نیاز نیست که منشا هر دو دین و یا میزان هر دو دین یکسان باشد.

مالکیت مافی الذمه

ذمه به معنای تعهد و ضمان می باشد. و مالکیت مافی الذمه در قانون مدنی بیانگر وضعیت شخصی است که خود شخص متعهد و بدهکار، مالک و طلبکار خود می شود.

به بیان ساده تر فرض کنید پسری به پدر خود بدهکار می باشد؛ پدر پس از ایجاد دین فوت می کند با وضع فوق که کلیه ی بدهی ها و مطالبات به ارث می رسد؛ پسر در آن واحد هم طلبکار و هم بدهکار نسبت به دین و تعهد می شود که قانون مدنی در ماده ۳۰۰، بیان داشته است که دین و تعهد پسر به میزان سهم الارث خود از اموال پدر ساقط خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *